مجید انصاری: صادق لاریجانی به وعده‌هایش عمل کند

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز، نسبت به تداوم فضای امنیتی در کشور و جدایی بین مردم و حکومت هشدار داده وگفت پسنديده نيست كه كشور به سوي امنيتي شدن فضا، بدبيني و جدايي ميان مردم و حكومت می‏رود.

به گزارش جنبش راه سبز(جرس)، مجید انصاری همچنین تاکید کرد که بايد زندانيان سياسي و بخصوص شخصيتهاي برجسته و خدوم كشور كه مردم و خانواده‌هاي آنها از آن متاثر هستند آزاد شده و به وعده‌هاي داده شده توسط آيت الله لاريجاني رئيس جديد قوه قضائيه جامه عمل پوشيده شود. وی با اشاره به سخنان روز گذشته آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام، به خبرگزاری ایلنا گفت: «صحبت هاي روز گذشته ايشان مانند خطبه‌هاي نماز جمعه، از جايگاه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كاملا خيرخواهانه در جهت حل مشكلات كشور و در راستاي مصالح كلي نظام جمهوري اسلامي بود.»

مجيد انصاري اظهار اميدواري كرد كه به رهنمودهاي هاشمي رفسنجاني عمل شود و اين سخنان آغازي براي پايان دادن به مشكلات پس از انتخابات رياست جمهوري باشد و مسئولان امر با اجراي پيشنهادات ايشان زمينه را براي اين مساله آماده كنند. انصاری که عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام نیز هست در مورد به اينكه چرا تاكنون به پيشنهادات آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در خطبه‌هاي نماز جمعه توجه‌اي نشده اظهار داشت: «دليل اين موضوع را نمي‌دانم، ولي در هر صورت روند حل مشكلات موجود بايد‌ آغاز شود كه اجرايي شدن راهكارهاي هاشمي رفسنجاني مي‌تواند آغاز آن باشد.»

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز با بيان اينكه فضاي امنيتي موجود زيبنده جمهوري اسلامي نيست، افزود: «از هنگام تاسيس نظام جمهوري اسلامي رابطه مردم و حكومت بر پايه اعتماد متقابل و فراتر از سيستم قانوني بوده و عشق و علاقه‌اي بر آن حكمفرما بوده است و لذا پسنديده نيست كه كشور بسوي امنيتي شدن فضا، جدايي ميان مردم و بخشي از حكومت و بدبيني برود.»

مجید انصاری تاكيد كرد اگر هرچه زودتر فضاي فعلي كشور از بين برود و اعتماد مردم نسبت به امور بازسازي شود، به نفع كشور و نظام خواهد بود.

زمان ملاقات حضوری خانوادهها با چهرههای سیاسی دربند مشخص شد

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت از مراجعه خانوادههای چهرههای سیاسی دربندی که تاکنون اجازه ملاقات با خانوادههایشان از سوی مسئولان قضایی و امنیتی داده نشده به دادسرای تهران خبر داد.

فخرالسادات محتشمیپور در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، با اشاره به مراسم افطار دیشب خانوادههای فعالان سیاسی دربند در کنار دیوارهای زندان اوین که شب گذشته برگزار شد گفت:« دیشب تصمیم بر این شد که خانوادههای فعالان سیاسی که بین یک ماه تا هفتاد روز است در زندان به سر میبرند و اجازه ملاقات حضوری با خانوادههایشان را نیافتند به دادستان تهران مراجعه کنند.»

وی افزود:« بر اساس همین تصمیم بنا شد که خانوادههای آقایان تاجزاده، رمضانزاده، امینزاده، نبوی، میردامادی، صفایی فراهانی و شریعتی و همچنین خانمها روشنک سیاسی و شایسته امیری امروز به دادستان تهران مراجعه کنند که اکثر خانوادهها امروز به این محل آمدند.»

همسر مصطفی تاجزاده تصریح کرد:« این خانوادهها ضمن اعتراض به بازداشتهای غیرقانونی، خواهان استفاده از حق قانونی خود برای ملاقات حضوری با عزیزان دربندشان شدند که بعد از این درخواست به صورت جداگانه با خانوادهها صحبت شد و زمان ملاقات وکیل و خانواده مشخص شد.»

وی ادامه داد:« بر اساس تصمیم دادستانی، خانوادههای امینزاده و رمضانزاده روز چهارشنبه باید همراه با وکیل برای دریافت برگه ملاقات به دادستانی تهران مراجعه کنند، همچنین به خانوادههای تاجزاده و صفایی فراهانی گفته شد روز پنجشنبه یا جمعه باید برای دریافت برگه ملاقات به همراه وکیل مراجعه کنند که درپی اصرارهای صورت گرفته مبنی بر روشنشدن زمان دقیق مراجعه، بناشد که روز دقیق تلفنی به خانوادهها اطلاع داده شود، همچنین روز شنبه هم میبایست خانواده عربسرخی برای دریافت برگه ملاقات حضوری باید به دادستانی تهران مراجعه کنند.»

به گفته محتشمیپور، بر اساس تصمیم دادستانی تهران تنها وکیل و پدر مصطفی تاجزاده حق دارند با او دیدار کنند و دیگر اعضای خانواده از چنین حقی برخوردار نیستند.

وی با ابراز تاسف از این تصمیم، این سئوال را مطرح کرد که آیا در قانون آمده است که کدام یک از اعضای خانواده میتواند با عزیز دربندش ملاقات کند؟

همسر مصطفی تاجزاده سپس به «خلف وعدههای فراوان مسئولان قضایی» در خصوص ملاقات با معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات از زمان بازداشت اشاره کرد و گفت:« به طور مثال بعد از مراجعه وکیل آقای تاجزاده به قاضی پرونده برای پیگیری ملاقات حضوری با ایشان، قاضی اعلام کرد که تاجزاده در جلسه دوم دادگاه متهمان حاضر خواهد شد و خانواده او میتوانند در این دادگاه با او ملاقات کنند در صورتی که چنین اتفاقی اساسا نیافتاد.»

وی تاکید کرد:« هر چند از این خلف وعدهها زیاد دیدهایم اما با توجه به اینکه قاضی پرونده یعنی آقای محمدزاده که معمولا با آقای مرتضوی کاملا هماهنگ است امیدواریم هیج بهانهای برای عدم ملاقات وجود نداشته باشد و امکان ملاقات برای خانوادههایی که امروز مراجعه کردند و همچنین کسانی که مراجعه نکردند با عزیزان دربندشان و بخصوص خانمهای زندانی که نگرانیهای زیادی در مورد آنها وجود دارد، هرچه سریعتر طبق قانون فراهم شود.»

محتشمیپور خاطر نشان کرد:«روز گذشته وسایلی که آقای تاجزاده در دومین تماس تلفنی از جمله نهجالبلاغه، خودکار و دفترچه یادداشت را خواسته بودند، به مسئول دفتر قاضی مرتضوی تحویل دادم و امروز نیز که برای پیگیری ملاقات حضوری به آنجا رفته بودم به من گفته شد که صبح امروز وسایل به بازداشتگاه برای تحویل به تاجزاده فرستاده شده که از رسیدن یا نرسیدن وسایل به تاجزاده خبری ندارم.»

منبع: پارلمان‌نیوز

دبیر اجرایی مجمع روحانیون خواهان آزادی فوری زندایان سیاسی شد

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز نست به تداوم فضای امنیتی در کشور و جدایی میان مردم و حکومت هشدار داد و گفت «پسنديده نيست كه كشور به سوي امنيتي شدن فضا، بدبيني و جدايي ميان مردم و حكومت برود.»

مجید انصاری همچنین خطاب تاکید کرد که«بايد زندانيان سياسي و بخصوص شخصيتهاي برجسته و خدوم كشور كه مردم و خانوادههاي آنها از آن متاثر هستند آزاد شده و به وعدههاي داده شده توسط آيت الله لاريجاني رئيس جديد قوه قضائيه جامه عمل پوشيده شود.»

مجيد انصاري با اشاره به سخنان روز گذشته آيتالله هاشمي رفسنجاني در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام ،به خبرگزاری ایلنا گفت که«صحبت هاي روز گذشته ايشان مانند خطبههاي نماز جمعه، از جايگاه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كاملا خيرخواهانه در جهت حل مشكلات كشور و در راستاي مصالح كلي نظام جمهوري اسلامي بود.»

وي اظهار اميدواري كرد كه به رهنمودهاي هاشمي رفسنجاني عمل شود و اين سخنان آغازي براي پايان دادن به مشكلات پس از انتخابات رياست جمهوري باشد و مسئولان امر با اجراي پيشنهادات ايشان زمينه را براي اين مساله آماده كنند.

انصاری که عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام نیز هست در مورد به اينكه چرا تاكنون به پيشنهادات آيتالله هاشمي رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعه توجهاي نشده ،گفت که« دليل اين موضوع را نميدانم، ولي در هر صورت روند حل مشكلات موجود بايد آغاز شود كه اجرايي شدن راهكارهاي هاشمي رفسنجاني ميتواند آغاز آن باشد.»

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز با بيان اينكه فضاي امنيتي موجود زيبندهجمهوري اسلامي نيست،افزود« از هنگام تاسيس نظام جمهوري اسلامي رابطه مردم و حكومت بر پايه اعتماد متقابل و فراتر از سيستم قانوني بوده و عشق و علاقهاي بر آن حكمفرما بوده است و لذا پسنديده نيست كه كشور بسوي امنيتي شدن فضا، جدايي ميان مردم و بخشي از حكومت و بدبيني برود.»

مجید انصاری تاكيد كرد: اگر هرچه زودتر فضاي فعلي كشور از بين برود و اعتماد مردم نسبت به امور بازسازي شود، به نفع كشور و نظام خواهد بود.

منبع: شبکه جنبش راه سبز(جرس)

ایران آرژانتین را به دخالت در امور داخلی خود متهم کرد

وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز یک شنبه در واکنش به موضع مقامات آرژانتینی در قبال گزینه محمود احمدی نژاد برای وزارت دفاع این مقامات را به «دخالت آشکار در امور داخلی ایران» متهم کرد.

روز جمعه دولت آرژانتین و رهبران یهودیان بوئنوس آیرس از انتخاب احمد وحیدی برای تصدی وزارت دفاع در دولت دهم ابراز خشم و انزجار کردند و آن را «توهینی به قربانیان این کشتار و خانواده های آن ها» خواندند.

بمب گذاری در مرکز جامعه یهودیان شهر بوئنوس آیرس با عنوان آمیا (انجمن همکاری اسرائیل و آرژانتین) ۸۵ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ تن مجروح به جای گذاشت.

به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی؛ ایرنا، حسن قشقاوی؛ سخنگوی وزارت خارجه ایران، ضمن این که به دولت آرژانتین توصیه کرد که به دنبال شناسایی مجرمان اصلی باشند اعلام کرد که «بر اساس اسناد و مدارک موجود در داخل آرژانتین عاملین واقعی آن [این اقدام تروریستی] قابل شناسایی می باشند.»

آقای قشقاوی مشخص نکرده است که اسناد و مدارک مورد نظر او چه هستند و آن ها را در کجا می توان یافت.

خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از سخنگوی وزارت خارجه ایران می گوید سیستم قضایی آرژانتین «نتوانسته حتی یک مورد سند محکمه پسند علیه مقامات سیاسی نظامی کشورمان ارائه کند.»

این در حالی است که آرژانتین رسماً ایران را به طراحی این بمب گذاری متهم کرده و چندین مقام عالیرتبه جمهوری اسلامی از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی را تحت تعقیب قرار داده است.

در وب سایت رسمی پلیس بین المللی؛ اینترپل، نیز از سال ۲۰۰۷ در کنار نام هایی چون محسن رضایی و علی فلاحیان که به خاطر پرونده انفجار آمیا در آرژانتین تحت تعقیب هستند نام احمد وحیدی نیز به عنوان فرمانده سابق نیروی قدس سپاه دیده می شود.

حسن قشقاوی هم چنین می گوید دستگاه قضایی آرژانتین «تحت فشار، رشوه و تبلیغات لابی صهیونیست ها» است که «مسیر پرونده های قضایی را در جهت منافع صهیونیست ها… هدایت می نماید.»

علی اکبر جوانفکر؛ مشاور مطبوعاتی رئیس دولت دهم، نیز روز شنبه برخورد دولت آرژانتین را بخشی از «توطئه صهیونیست ها» خوانده بود.

در همین زمینه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز روز یک شنبه گفت که واکنش خارجی ها به انتخاب آقای وحیدی برای وزارت دفاع بر رای اعتماد نمایندگان مجلس اثری نخواهد داشت و «حتی آن ها را در موضع خود تقویت خواهد کرد».

علاءالدین بروجردی تحت تعقیب بودن احمد وحیدی توسط اینترپل را «از فتنه های صهیونیستی» توصیف کرد و اتهام آرژانتین علیه ایران را «ادعای دروغی که به نتیجه نرسید» خواند.

احمد وحیدی، گزینه پیشنهادی محمود احمدی نژاد برای وزارت دفاع و پشتیبانی پیش از این در همین وزارتخانه سمت قائم مقام وزیر را در دولت نهم برعهده داشته و در دوران وزارت علی شمخانی نیز سمت معاونت طرح و برنامه این وزارتخانه را در اختیار داشته است.

تاکنون کسی برای اجرای طرح بمب گذاری در مرکز یهودیان بوئنوس آیرس محکوم نشده است، اما کشورهای آرژانتین و آمریکا و اسرائیل نیروهای حزب الله تحت حمایت ایران را مسئول این کار می دانند.

منبع: رادیو فردا

سیخونک به اخبار

 

قنبری: اگر لنکرانی به تعبیر احمدی‌نژاد «هلو» است، چرا برکنار شد؟

چون دیگه هلو دلش و زده باید چیزهای دیگه رو امتحان کنه مثل جیگر

ابوترابی: وزرا در برابر رئیس‌جمهور مسئول نیستند

لطفا خودشونو  وا ندن رئیس جمهور باهاشون بعله

کیهان: هاشمی با زرنگی پای خود را از معرکه بیرون کشید!

تا کور بشی تو و ……..

معنی سخنان احمدی نژاد درباره پرویز فتاح چه بود؟

معنیش این بود که هلو

بعدی اونه . زود بره آماده شه. به چشم برادری خیلی هم لطیفه! نه؟

فرمانده انتظامی کرمانشاه: روزه‌خواری در ملأ عام جرم است

هورررا . مرده گ……

کوهکن: نیازی به بررسی مدرک وزرا نیست

چون مدرک همه جعلیه

قطار برقی تهران – مشهد منتفی شد

بعد از انتخابات خیلی چیزا منتفی میشه

رتبه ای که باعث خجالت ایرانیان است ٬ ایران از نظر سرعت اینتر نت رتبه ۱۸۶ را آورد

اولا مگر ما چند تا کشور توی دنیا داریم ؟نکنه از قبایل آفریقا هم کمتر شدیم؟ ثانیا با این اینتر نت نفتی نظام رو به قبله شد وای به حالی های اسپید!!

درجلسه رژیم حقوقی خزر،همه هستندجزایران

البته اقای محمود چاخان فرمودند ما به هیچ قدرتی باج نمیدیم . حتما روسیه را قدرت بیگانه حساب نکردند چون پدر معنوی حکومت ایران پوتین جان است

مقایسه سن و سوابق در کابینه های نهم و دهم

احمدی‌نژاد  53 ساله ،  وزرایی را برگزیده که حدوداً سه سال از او جوان‌تر هستند ،شاید منظور رئیس‌جمهور از اینکه گفته بود وزرایی جوان به مجلس معرفی می‌کند نیز همین بوده است

شاید هم دنبال هلو بوده در حالی که خودش هلو بهبهانیه

کیهان: هلو، بیا برو تو گلو! هیچکس به هلو نگفته بیا برو توی کابینه!

درسته ! تایید میکنیم که کابینه باید بره تو هلو ! هلو که نباید بره تو کابینه

منبع: عصر

فاطمه رجبی:انتخاب وزیر زن زیر سر هاشمی رفسنجانی!

فاطمه رجبی به واسطه مطالب گاه و بی گاهش شهرتی برای خود دست و پا کرده است و این شهرت بیش از آنکه به خاطر تحلیلی نهفته در سطور مطالبش باشد به بهانه فحش ها، بهتان ها و توهین هایی است که به بزرگان نظام می زند.

آخرین مطلب او با عنوان «وزارت زنان، ضرورت یا…؟» که وی در آن به انتخاب سه وزیر زن از سوی احمدی نژاد انتقاد کرده است بهانه مجددی شد تا همسر سخنگوی دولت نهم بار دیگر به هاشمی بتازد، او را «بت بزرگ»ی قلمداد کند که رئیس جمهور فعلی باید او را بشکند. از دیگر سو همچنین رجبی اقدامات هاشمی را زمینه ساز فعالیت های فمینیستی ای دانسته است که اکنون وجود دارد.
در این مطلب همچنین نویسنده «معجزه هزاره سوم» میرحسین موسوی را دیکتاتور دانسته و به محمد خاتمی نیز تاخته است.
مطلب کامل آخرین یادداشت فاطمه رجبی را بخوانید:

1. در آموزه‌های قرآن کریم، اعم از قصص یا اوامر الهی، هیچ نشانی از «زنان بر سر قدرت» نمی‌توان یافت. بگذریم که زهره کاظمی یا زهرا رهنورد از ماجرای «بلقیس» برای ریاست‌جمهوری تفسیر به رأی نمود و براساس مذهب فمینیستی آن را واژگونه جلوه نمود. طبیعی است که این قرآن‌پژوهی، وی را در چشم شوهر دیکتاتورش بزرگ‌ترین زن روشنفکر ایران بنماید!

2. پیشتر نوشتم در سنت معصوم علیه‌السلام، ردپایی از حضور زنان در مدیریت‌ها دیده نمی‌شود. تأسف‌بار است که در یک واژگونه‌بینی یا تحریف، حضور زهرای مرضیه سلام الله علیها در عرصه تدوین مرامنامه نظام سیاسی اسلام بر وحی را، دلیلی بر مدیریت زن دید و بر طبل فمینیسم کوبید.

3. امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند در زمان قائم چنان علمی به مردم می‌دهد که زن در خانه‌ اش با قرآن و روایت فرمان می‌دهد (غیبت نعمانی ص 126) و نیز زنان بزرگوار اهل‌بیت در حوزه دانش و معرفت جایگاه‌های بالایی داشته‌اند. نتیجه آنکه دولت مهدوی هموارساز رشد و تعالی علمی و فکری زنان است، و زن شیعی را در بالندگی اندیشه‌ای ارتقای‌ شخصیتی می‌دهد.

4. تأکید می‌کنم در سنت معصوم علیه‌السلام، زنانی چون زهرای مرضیه، زینب کبری، فاطمه معصومه،‌ حکیمه و حمیده و… بسیار بوده‌اند، اما هیچ زن والی، سفیر یا کارگزاری در حکومت های پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه‌السلام یافت نمی‌شود.

5. از مروج گفتمان مهدوی، انتظار نیست مسیری جدا از آموزه‌های قرآن کریم، سنت معصوم‌ علیه‌السلام و دولت مهدوی پیش گیرد، و در عین حال بر آماده‌سازی جامعه برای ظهور تأکید نماید.

6. هاشمی رفسنجانی بدعت‌گزار بسیاری از انحرافات و کژراهه‌هاست. مرکز مشارکت زنان بدعت اوست که مرکزی سیاسی گردید برای رشد و نشر فمینیسم! فائزه و فاطمه‌اش هم ثمره دیدگاه اوست که سردستگی اشرار کودتای لجنی را در خیابان‌ها داشتند، البته در کنار مهدی و یاسر او!

7. خاتمی علاوه بر شاهکار هاشمی، معاون زن هم برگزید تا ثمره آن را طبق اسناد منتشره در مطبوعات در شبه‌کودتای 18 تیر 78 شاهد باشد، و نیز شرکت با همان معاون در جلسه …

8. نخستین‌بار حزب جمهوری اسلامی یک زن را به مجلس خبرگان قانون اساسی فرستاد با یک ژست روشنفکرانه!؟ که یعنی این زن هم طراز ده‌ها مجتهد اصیل و برجسته مانند حضرات آیات عظام مرحومین؛ حاج شیخ مرتضی حائری، حاج میرزا علی فلسفی، حاج میرزا جواد تهرانی، سلطانی طباطبایی و نیز آیات خزعلی، مکارم و سبحانی و… است. آن خط سیاسی بی‌ثمر براساس اسناد، در استمرار فائزه هاشمی را در مجلس پنجم و زنان مشارکتی را در مجلس ششم نشانید.

9. در یوم‌الله مصلای تهران و سپس در دریای انقلاب تا آ‍زادی، صدها هزار تن احمدی‌نژاد را با شور و شعور خطاب قرار دادند: احمد بت‌شکن- بت بزرگ را بشکن! این فریاد واحد و آگاهانه، ضرورت مبارزه و شکسن فساد و فاسدانی بود که کمر به نابودی اسلام و انقلاب اسلامی بسته‌اند و «بت بزرگ» همان فرد شناخته‌شده‌ای است که با نامه و سکوت و خطبه جمعه و دسیسه، راهبری کودتای بجنی را به دوش می‌کشد. هیچ فریادی برای وزارت زن شنیده نشد و وعده‌ای از سوی احمدی‌نژاد در این زمینه ملاحظه نگردید.

10. باز هم می‌گویم داشتن چند وزیر زن، یا تشکیل کابینه‌ای مملو از زنان، هیچ مشکلی را از زنان جامعه حل نمی‌کند. تنها «پست گرفتن تعدادی زن است و دیگر هیچ» علاوه بر تبعات آن!؟ به همین جهت در میان میلیون‌ها زن خودباور،‌ اشتیاق ناچیزی تنها از سوی فمینیست‌ها به استقبال وزیر زن می‌رود.

11. احمدی‌نژاد در حرکتی سازنده چهار سال پیش نام «مرکز مشارکت زنان» را به «مرکز امور خانواده» تغییر داد و مبانی تصمیمات و برنامه‌سازی‌های دولت را براساس محوریت خانواده اعلام کرد. حال، زنان وزیری که بخواهند از پشت میز بلند شده و مانند وزیران خدمتگزار و مسؤولیت‌پذیر دولت نهم (با نمونه‌ای چون باقری لنکرانی) شهرها و روستاها، جاده‌ها و بیمارستان‌ها، خانه‌ها و خیابان‌ها و حتی انبار داروهای قاچاق را شبانه‌روز سرکشی کنند، چه نسبتی با خانه و خانواده، همسری و مادری و روح لطیف زنانه خواهند داشت؟

12. مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بسیار است و در رأس آنها مبارزه با مافیای قدرت و ثروت! مثلث هاشمی، موسوی و خاتمی در پی دراز کردن رشته کودتای لجنی شکست‌خورده خود و بیکاری و فقر و فساد و تبعیض (میراث شوم دولت‌های 16 ساله) نیازمند حل و رفع. هرچند دولت نهم بسیار به آن پرداخت و در آن توفیق داشت. اژدهای هفت‌سر مافیای 30‌ساله با ایادی رسانه‌ای، اقتصادی و سیاسی به جان نظام و کشور و ملت افتاده و بیگانگان چشم امید به هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی و… دوخته‌اند و آنها درصدد بحران‌آفرینی پی در پی!

ملت اطمینان دارد که احمدی‌نژاد معتقد و متکی به عنایات امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف هم‌چون چهار سال پیش توان، تدبیر، هوشمندی و شجاعت مقابله با آنها را دارد و با مسؤولیت‌پذیری و خدمتگزاری بی‌مانند به رفع بسیاری از موانع و مسائل ان‌شاءالله موفق خواهد بود. اما مسأله وزارت زنان در رفع این مشکلات کدام کمک را خواهند نمود؟

نتیجه:

آنچه در آموزه‌های قرآن کریم وجود ندارد، و آنچه در سنت معصوم علیه‌السلام بی نشان است و آنچه در دولت مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز قابل ملاحظه نیست و آنچه نه ضرورت است و نه حلال مشکلات و آنچه که حتی فمینیست‌ها را راضی نخواهد کرد و ولع زن‌سالارانه‌شان را کم نمی‌کند و آنچه که دشمنان قسم‌خورده اسلام و قرآن و کشور و ملت را تسلیم نخواهد کرد براساس کدام تدبیر، استدلال، نگاه دینی و باور منجی‌گرایانه در تشکیل کابینه دهم سرنوشت‌ساز شده است؟‌

تأکید می‌کنم داشتن وزیر زن، نه ارزش‌گذاری به جامعه زنان است و نه امتیازی برای زن مسلمان! تنها یک ژست سیاسی است که یقیناً‌ احمدی‌نژاد بدان نیازمند نیست و توقع از او نمی‌رود. وزارت زنان شایسته‌سالاری هم نیست بلکه با آن در مغایرت است. در جامعه ما مردان شایسته، کارآمد و پرتلاش، بدون داشتن محدودیت شرعی زنان برای خدمتگزاری هم جانبه، و بدون داشتن مسؤولیت خانوادگی زنان کم نیستند. گماردن چند زن بدون بهره‌مندی از این امتیازات و با داشتن محدودیت‌های شرعی و غیره، با کدام منطق پذیرفتنی است.

تجربه حضور زنان در شورای شهر به ویژه تهران، و به خصوص سومین شورای شهر تهران، ‌از اصلاح‌طلب گرفته تا راست و یا مستقل نشان داده است که یا این زنان انگیزه حرکت و سخن گفتن ندارند، یا به آنچه می‌گذرد به دیده مثبت می‌نگرند، یا آنکه نسبت به مسؤولیت خود بی تفاوتند. آیا آزموده را آزمودن باید؟!

با وزارت زنان، براندازان، معاندان، فمینیست‌ها و غیره نه از احمدی‌نژاد راضی می‌گردند و نه با اسلام و گفتمان انتظارگرایانه او سازگار! اما زیاده‌خواهی و باج‌خواهی‌اشان بیشتر، کژراهه آینده‌شان مستندتر، و چماق سرزنش‌شان بر سر دینمداران کوبنده‌تر خواهد شد.

منبع: عصر

آخه من کجام شبیه لنکرانیه؟

گفته می شود پس از آنکه آقای احمدی نژاد گفت:»باقری لنکرانی مثل هلو می ماند، آدم می خواهد ایشان را بخورد.»، لنکرانی مفقود شده است و تا به این لحظه هیچ نشانی از باقری لنکرانی در دست نیست، برخی آگاهان معتقد هستند لنکرانی از ترس خورده شدن خودش را جایی قائم کرده است و برخی دیگر احتمال می دهند باقری لنکرانی میل شده باشد، حتی برخی شایعه کرده اند از ایشان برای تهیه یک عدد کمپوت هلو استفاده شده است!

شنیده می شود پس از پخش صحبت های رئیس جمهور قیمت جهانی هلو در سطح جهان با کاهش چشمگیری مواجه شده است، البته اکثر کارشناسان وجود هر گونه رابطه بین صحبت های رئیس جمهور و پایین آمدن قیمت هلو را به شدت تکذیب می کنند!

در همین راستا شنیده می شود

در روزهای اخیر آمار طلاق در سطح کشور به شدت بالا رفته است، دلیل اکثر این طلاق ها این است که خانم ها بیان می دارند که شوهرانشان در دوران نامزدی به آنها می گفته اند که شبیه هلو هستی، یکی از خانم ها در صحبت با خبرنگار ستون طنز عصر ایران گفت:»این آقامون هی توی دوران نامزدی بهم می گفت شبیه هلو می مونی و من اون روزها فکر می کردم منظور شوهرم اینه که من مثل آنجلیا جولی می مونم و خیلی خوشگل هستم، اما امروز و با توجه به اینکه آقای رئیس جمهور که یک کارشناس ارشد هستند، لنکرانی رو به هلو تشبیه کردند، من متوجه شدم هلو اون معنایی که من فکر می کردم رو نداره!».

این خانم در حالی که اشک در چشمانش جمع شد گفت: «آخه من کجام شبیه لنکرانیه؟ یعنی من اون شکلی هستم؟!»

هم اکنون به من خبر دادند که آقای لنکرانی قبل از ناپدید شدنشان گفته بودند که:»به همانجایی برمی‌گردم که قبل از دولت نهم آنجا بودم!»
برخی کارشناسان توضح دادند منظور آقای لنکرانی این نیست که به یک باغ هلو و یا یک میوه فروشی بروند، بلکه ایشان به دانشگاه باز می گردند!

***

خودتی!!

مقامات دولت سودان اعلام کردند سفر زنان با شلوار به این کشور ممنوع است!
برخی آگاهان بر این اعتقاد هستند که هدف مقامات دولت سودان از این اظهار نظرات مالیدن گول بر سر گردشگران خارجی منحرف است، به این ترتیب که گردشگران منحرف خارجی بعد از دیدن این خبر در سایت ها علاقه ی زیادی برای رفتن به سودان پیدا می کنند!

یکی از آگاهان نیز به طرح سئوالی در این مورد پرداخت و گفت: اگر یک شهروند خارجی مونث با شلوار به فرودگاه این کشور برود و لباس دیگری هم همراهش نبرده باشد چه اتفاقی می افتد؟! این آگاه از ما خواهش کرد که برای انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه به کشور سودان سفر کند، اما ما به وی گفتیم که […] خودتی!!

***

90 کجایی که لاتاری افتتاح کردن!

چندی پیش در سایت جهان نیوز خواندیم که به خانه های فساد مددکار بهزیستی اعزام می شود و یک جورایی متوجه شدیم روسپی گری هم بله!
چند روز بعدش در سایت بولتن خواندیم کمیسیون اقتصادی مجلس در طرحی به دنبال مجوز دادن به مؤسساتی است تا بتوانند بدهی معوقات بانکی را خریداری کنند، و بدین ترتیب شرخری هم قانونی شده است.

تقریبا داشت از سرمان دود بلند می شد و دو عدد شاخ زیبا بر اثر شنیدن این اخبار بر روی سرمان رشد کرده بود که در سایت خبرآنلاین هم خواندیم که «وجود معتادین به الکل در کشور را باور کنیم!» ، چند باری سرمان را به دیوار زدیم و برای آنکه از هیاهوی این اخبار دور شویم سری به روزنامه ورزشی گل زدیم و دیدیم در صفحه اول تیتری با عنوان «لاتاری سرخ آبی افتتاح شد» زده است و پی بردیم شرط بندی در فوتبال هم یه جورایی قانونی شده است!

سئوال اساسی: به نظر شما در روزها و هفته های آتی شاهد چه تیترهایی در سایت ها و خبرگزاری ها خواهیم بود و چه چیزهای دیگری قانونی می شود؟!

در راستای افتتاح لاتاری سرخابی برخی کارشناسان دو نظریه مطرح کردند؛

نظریه اول: شرط بندی در فوتبال ایرادی ندارد، زیرا اگر این کار – به مانند داشتن ریش لنگری، با موتور به سر تمرین آمدن و به طنز جواب خبرنگاران را دادن، ایراد داشت – حتما این مورد هم در منشور اخلاقی فوتبال لحاظ می شد!

نظریه دوم: ما با این عمل یک قدم دیگر خودمان را به فوتبال حرفه ای نزدیک کردیم و به مانند کشورهای صاحب نام در عرصه فوتبال، ما هم از این به بعد در فوتبالمان لاتاری و شرط بندی داریم!

لازم به توضیح است که قدم اولی که در راستای حرفه ای شدن فوتبال برداشتیم این بود که در همان دوره اول لیگ برتر عدد های روی لباس های بازیکنان را به صورت لاتین چاپ نمودیم!

نتیجه گیری: جای خالی برنامه 90 به شدت احساس می شود!
الف راستگو

منبع: عصر

علت غیبت

علت غیبت احمدی نژاد در جلسه مجمع تشخیص اعلام شد

سیزدهمین موج آفرینی سبز اعلام شد/ فراخوان برای نظارت مردمی بر صداوسیما

سیزدهمین موج آفرینی سبز اعلام شد

پیش از این پنج مورد از موج آفرینی‌های ماه مبارک رمضان را اعلام کردیم و اکنون نوبت موج آفرینی شماره 13 با عنوان «نظارت مردمی بر صداوسیما» رسیده است. در این موج آفرینی، از سبزها دعوت می‌کنیم هر کدام به عنوان ناظر مردمی ایفای نقش کنند و اگر کودتاچیان خواستند از حسن نیت مخاطبان صداوسیما در این ماه سوء استفاده کنند، به هر شکل ممکن جلوی آنها را بگیرند. توضیح بیشتر را در ادامه بخوانید.

صداوسیما شاید در طول ماه مبارک رمضان به دلیل پخش سریال‌های تلویزیونی بیشترین مخاطب و بیننده را داشته باشد. اما به هیچ وجه دور از نظر نیست که عوامل کودتا بخواهند از این فرصت در جهت منافع خود سوء استفاده کنند و قبل، بعد یا در بین سریال‌ها، دروغ‌هایی را به خورد مخاطبان بدهند.

در چنین شرایطی، تماشاگران سبز چند کار را نباید از قلم بیندازند:
1- تماس با روابط عمومی صداوسیما (162) و اعلام اعتراض خود،
2- تماس با ستون اعتماد روزنامه اعتماد و در میان گذاشتن این مسئله،
3- تماس با موج سبز آزادی از طریق ایمیل و اعلام خبر یا بیان کردن دغدغه‌های موجود در این باره.

بدیهی است در صورتی وقوع و تکرار هرگونه تخلفی از موازین آشکار یک «رسانه ملی» در ایام ماه مبارک، ما از فرصت این ماه برای تشدید تحریم‌ها علیه صداوسیما استفاده خواهیم کرد؛ تحریم‌هایی که معاونت اداری و مالی صداوسیما به خوبی از تأثیر آن در کاهش درآمد این سازمان آگاه است.

نظرسنجی

لطفآ در نظرسنجی زیر شرکت کنید…

این نظرسنجی در سربرگ‌ها هم اضافه شد.

نبشتن بهتر است از نا نبشتن

یادداشتی از عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
نویسنده: محمدعلي توفيقي

ای برادر! هرچه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است كه یقین ندانم كه نبشتن بهتر است از نا نبشتن.

ای دوست می ترسم-و جای ترس است -از مكر سرنوشت…

اگر هیچ ننویسم نشاید،

و اگر گویم نشاید،

و هم اگر خاموش گردم نشاید،

و اگر این وا گویم نشاید واگر وا نگویم هم نشاید….

«از رسا له عشق شهید عین القضات»

امروز دو ماهی می شود که مطلبی برای نوشتن قلمی نکرده ام، البته نه از آن جهت که حرفی برای «گفتن» نبوده است و یا حرفهایی برای «نگفتن» داشته ام بلکه بیشتر از «حس غریبی» بوده که این روزها بر جسم و جان و روح و روانم سایه انداخته است. اتفاقا این دو ماه که از نظر حجم حوادث رخ داده و سرعت سیر آنها با چند سال برابری می کند، پیام ها و حرف های زیادی برای گفتن و نوشتن داشته است.سرنوشت تلخی که انتخابات پیدا کرد، همدلی بی نظیری که مردم را برای دفاع از رای شان به خیابان ها کشاند و تاریخ ما را مهمان «جنبش سبز» کرد، برخورد غیرمنطقی و از سر عصبیت با اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز مردم، دربند کردن مردمان از سیاستمدار و دانشجو گرفته تا افراد عادی کوچه و بازار، برپایی دادگاه های دسته جمعی و غیرقضایی، پایمردی غیر منتظره نامزدها درکنار مردم، نامه ها و گلایه هایی که هر روز به این سوی و آن سوی ارسال می شوند، اتفاقات دردناکی که قلم از بیان آنها شرمگین است، بسته شدن زندان کهریزک تنها بدلیل یک استاندارد نبودن ناقابل، اعترافات تلویزیونی و ده ها مطلب ریز و درشت دیگر همه و همه موضوعاتی هستند که می شد ساعت ها در مورد آنها قلم فرسایی کرد و یا حتی کتابها نوشت زیرا بعضی از وقایعی که در دو ماه گذشته تازه شاهد آثار آنها بوده ایم، دردهای کهنه ای هستند که اگر با دید آسیب شناسی به آنها پرداخته شود و در یک سیستم پویای اصلاح پذیر مورد توجه قرار گیرند هرکدام به تنهایی قادر به تضمین آینده ی بهتری برای جامعه استبداد زده ما خواهند بود. پس دلیل اصلی ننوشتنم در این دوران کمبود موضوع نبوده است زیرا سوژه هایی برای نوشتن وجود داشت که ارزش برخی از آنها خون بهای عزیزانمان بود.

می توانستم در مورد دوستان دربندم و رنج هایشان بنویسم و یا در مورد آرمان هایی که داشتیم. یا حداقل مانند برخی دوستان که شروع کرده اند به اعتراف نویسی قبل از زندان، من هم در یاداشتی، پخش هرگونه اعتراف تلویزیونی از خودم در مورد برنامه ریزی برای کودتای مخملی وبراندازی، ارتباط با بیگانگان، خوش رفتاری براداران بازجو، انکاردریافت قرص های روانگردان، نفی تقلب در انتخابات و «کویت» بودن زندان را پیشاپیش تکذیب نمایم.اما باز همان «حس غریب» مانع از نوشتن می شد. گرچه رویدادها و حال و هوای روزهای پس از انتخابات در پیدایش(یا حداقل تشدید) این حس خاکستری بی تاثیر نبوده است اما راستش را بخواهید آنچه که این روزها برخی ها با ناباوری نظاره گرش هستند چندان هم برایم عجیب، غیر منتظره و غیرقابل پیش بینی نبوده است که در نتیجه شوک حاصل از آن به «درد ننوشتن» گرفتار شده باشم چه که بارها حداقل در بیانیه های سازمان و سخنان و بحث های دلسوزان در مورد مسیری که به سوی تعطیل جمهوریت، تعلیق آزادی و استبداد دینی است هشدارها شنیده بودم، جالب آنجاست دو سال قبل هنگامیکه در بیانیه کنگره یازدهم سازمان به برخوردهای غیرانسانی و خشن اتفاق افتاده در جریان طرحی موسوم به جمع آوری آنانیکه نیروی انتظامی اراذل و اوباش می نامیدشان اعتراض کردیم و آن را مقدمه ای برای برخوردهای مشابه با فعالان عرصه سیاست دانستیم و صریحا گفتیم: «اگر در برابر چشم و نظر مردم می‌توان نسبت به حقوق قانونی و مشروع افراد بی اعتنا بود و آنها را نقض کرد، چرا نمی‌توان و یا نباید در خفا و حریم خصوصی یا در حبس و زندان مرتکب نقض حقوق مهم‌تر از جمله تعذیب و شکنجه و یا احیاناً سلب حق حیات شد؟» اما خیلی ها این هشدار را جدی نگرفتند و آن را زیاده روی- و به عادت مرسوم تندروی- و بدبینی پنداشتند! بگذریم از این شرح که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است و به درد ننوشتنی که از یک حس غریب پدیدآمده بود بازگردیم.

برای کسی که می نویسد، آنچه که بر کاغذ نقش می بندد تنها ردیف شدن حروف و نگاشته شدن جمله ها و یا روان شدن جوهر بر صفحه ای خشک و بی جان نیست بلکه پاره هایی از تن او ست که برای رساندن پیامی، بیان کلمه حقی و یا اعتراض به ظلمی همچون خونی در جان کلمات جاری می شوند و طبیعی است که اگر به بی مهری و یا به قیچی سانسوری گرفتار آیند حس و انگیزه نویسنده به شدت تحت تاثیر قرارمی گیرد. با اینکه بارها مطلبی که برای انتشار نگاشته ام زیر تیغ سانسور بی رحمانه جان باخته است، با اینکه دو نشریه ای که سردبیر آنها بودم به بلای توقیف گرفتارآمدند، با اینکه چندین بار سایت شخصی ام فیلتر شده است و با اینکه در جایی زندگی می کنم که هر از چند گاهی پاسبان ها شاعر می شوند و از فرط تکرار، این مصائب طبیعی می نمایند اما هنوز هم هیچ کدام از این اتفاقات ناگوار برایم عادی نشده و قباحت آنها هر روز برایم بیشتر از روز قبل می شود و هربار که هرکدام از این موارد را تجربه می کنم دوباره برای مدتی به «درد ننوشتن» گرفتار می شوم، چه که قلم «توتم» من است و «کلمه» از چنان شرفی برخوردار است که خدایش به سوگند آراسته است. این حس غریب که قلم را در دستهایم خشکاند و کلمات را به زندان ذهنم گرفتارکرد از آن است که شوربختانه در این روزهای تلخ و سیاه همه این اتفاقات وحشتناکی که هرکدامش به تنهایی می توانست مدتی از صفحه کاغذ دورم نماید با هم برایم اتفاق افتاد و آسمان آبی خیالم را ابرهای تیره به سیاهی کشاندند و دیوهای پلید تردید، قلمم را به زنجیر درکشیدند. اما این «حس غریب» رفتنی است همانگونه که برای همیشه، «ماه» در پس ابرها و «پرومته» در زنجیر نخواهد ماند. بی گمان ایمان و امید به راه سبزی که می رویم و وعده ای که خداوند برای آزادی و رستگاری-در قرائت امروزین، دمکراسی- داده است تحقق خواهد یافت و نباید شک داشت، هرکجا که باشم، هراتفاقی که بیفتد، هرکسی که بر اریکه قدرت باشد و در هر حال، «نبشتن» بهتر است از «نانبشتن».

منبع: روزآنلاین

مروری بر سوابق اعضای پیشنهادی کابینه، احمدی نژاد با چه کسانی می خواهد کار کند؟

در پی معرفی کابینه پیشنهادی محمود احمدی نژاد برای اداره دولت دهم، سوابق و ویژگی های وزرای معرفی شده مورد توجه ناظران سیاسی قرار گرفته است. «روز» می کوشد در گزارشی با مرور سوابق این وزرای پیشنهادی، امکان شناخت بیشتر کسانی را فراهم آورد که از نظر احمدی نژاد بهترین مدیران برای اداره کشور بوده اند. کسانی که یافتن سوابق «مدیریتی» برای بسیاری از آنها، به دشواری امکانپذیر است.

 

معرفی وزرا
محمود احمدی نژاد که هفته گذشته در یک گفت و گوی تلویزیونی ابتدا شش نفر از وزرایش را معرفی کرده بود در آخرین ساعات پنجشنبه 29 مردادماه و آخرین روز از مهلت دو هفته ای مجلس فهرست کامل گزینه های پیشنهادی اش برای کابینه دهم را به مجلس معرفی نمود.

بنا بر فهرست ارایه شده از سوی احمدی نژاد به مجلس «رضا تقی پور برای وزارت ارتباطات، حیدر مصلحی برای اطلاعات، صادق خلیلیان برای جهاد کشاورزی، کامران دانشجو برای علوم و تحقیقات، محمد حسینی برای فرهنگ و ارشاد اسلامی، عبدالرضا شیخ الاسلامی برای کار و امور اجتماعی، علی نیکزاد برای مسکن، محمد علی آبادی برای نیرو، مرتضی بختیاری برای دادگستری، احمد وحیدی برای دفاع و مهدی غضنفری برای وزارت بازرگانی» معرفی شدند.

همچنین بر اساس این فهرست، سه وزیر زن نیز برای حضور در کابینه پیشنهاد شده اند که عبارتند از سوسن کشاورز برای آموزش و پرورش، مرضیه وحید دستجردی برای بهداشت و درمان، و فاطمه آجرلو برای وزارت رفاه.

این درحالی است که در گزینه های پیشنهادی احمدی نژاد برخی جابه جایی ها نیز صورت گرفته و بر این اساس مصطفی محمد نجار از وزارت دفاع به وزارت کشور و مسعود میرکاظمی از وزارت بازرگانی به وزارت نفتمنتقل و برای وزارت در وزارتخانه های جدید به مجلس پیشنهاد شده اند.

در کابینه پیشنهادی محمود احمدی نژاد همچنین شمس الدین حسینی در وزارت اقتصاد و اموردارایی، منوچهر متکی در وزارت امورخارجه، محمد عباسی در وزارت تعاون، حمید بهبهانی در وزارت راه و ترابری و علی اکبر محرابیان همچنان در وزارت صنایع و معادن باقی خواهد ماند.

وزارت آموزش و پرورش و مسوولی که «با بالگرد به قله رسید»
سوسن کشاورز، وزیر پیشنهادی کشاورزی، 45 سال دارد و متولد سال 1344 در رودبار الموت است. کودکی را در قزوین سپری کرده و برای تحصیلات عالی به تهران آمده است. او از 13 ماه پیش، معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی بوده است. تا پیش از آن در هیچ سمت اجرایی و مدیریتی فعالیت نداشته و به تدریس «تعلیم و تربیت» در دانشگاه تربیت معلم مشغول بوده است.

کشاورز لیسانس خود را در رشته کارشناسی علوم اقتصاد، فوق لیسانس را در رشته کارشناسی تاریخ و فلسفه و آموزش و پرورش و دکترا را در فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است. او عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم و رئیس اداره پژوهش دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس نیز هست.

کشاورز می گوید که به زبان انگلیسی آشنایی دارد، سیر ترقی را سریع طی کرده، آنچنان که اسدالله عباسی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هشتم درباره وی می گوید: «آموزش و پرورش آزمایشگاه و کارگاه آموزشی نیست که رئیس‌جمهور هر فردی را برای وزارت در آن انتخاب کند، اینکه به خانم‌ها فرصت وزارت داده شود خوب است اما اینکه فردی را با بالگرد به قله کوه برسانیم و بگوییم تو قله را فتح کردی اصلاً خوب نیست. افراد باید خود از کوه بالا بیایند تا فراز و فرودها و سختی‌ها را بچشند و تجربه را کسب کنند که مطمئناً کشاورز این ویژگی را ندارد.» عباسی معتقد است که حضور کشاورز به ضرر آموزش و پرورش است.

نمایندگان معتقدند که کشاورز از فرشیدی و علی احمدی ضعیف تر است. کشاورز از جمله وزرای پیشنهادی نمایندگانی چون توکلی و عباسی معتقدند وی از مجلس رای اعتماد نخواهد گرفت.

وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و مدیر موشکی کابینه دهم
رضا تقی پور متولد 1336 در مراغه بوده و کودکی و جوانی را در مراغه و تبریز گذرانده است. لیسانس خود را در رشته مهندسی کامپیوتر، فوق لیسانس را در دو رشته پژوهش علوم مدیریت و مهندسی صنایع گرفته است. وی اکنون دانشجوی دوره دکترای علوم مدیریت در دانشگاه تربیت مدرس است. از دو سال پیش معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فضایی کشور بوده است. پیش از آن از سال 81 تا 86 مدیرعامل صنایع مخابرات بود. وی از سال 75 تا 81 مدیریت عامل صنایع الکترونیک شیراز را عهده دار بود. قبل از آن نیز از زمان پایان جنگ تا سال 75، در سمت مدیریت صنایع امنیت مخابرات-گروه صنایع مخابرات مشغول به کار بود. وی از اعضای ارشد سپاه در زمان جنگ محسوب می شود و عمده کارهایش در وزارتخانه ارتباطات مرتبط با صنایع موشکی یا الکترونیکی سپاه است. گفته می شود پرتاب موفقیت آمیز ماهواره امید به فضا در بهمن 87 عمده علت انتخاب وی به عنوان وزیر دولت دهم بوده است. او در آن زمان سمت ریاست سازمان فضایی وزارتخانه ارتباطات را داشته است. وی از جمله وزرایی است که با توجه به پیشینه و حمایت های سپاه به احتمال زیاد از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت.

وزارت اطلاعات و کسی که که یک روز سابقه مرتبط ندارد
حیدر مصلحی در سال 1336 در شهرضا متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر و تحصیلات حوزوی خود را در اصفهان و قم آغاز کرد. او تا پیش از انقلاب عمده فعالیتش تحصیل علوم دینی بود و از جمله طلاب هوادار آیت الله خمینی محسوب می شد. او تحصیلات دینی خود را تا مقطع خارج فقه و اصول ادامه داده است. پس از بخشنامه وزارت علوم در دهه 70 مبنی بر ارزیابی مدارک حوزوی با مدارک دانشگاهی، مصلحی موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد الهیات از دانشگاه مذاهب اسلامی شد. پس از انقلاب به عضویت کمیته های انقلاب در آمد. با آغاز جنگ و نمایندگی آیت الله خمینی در قرارگاه کربلا و سپس خاتم الانبیا را برعهده داشت که تا پایان جنگ در این سمت مشغول به کار بود.

پس از جنگ، نماینده آیت الله خامنه ای در نیروی زمینی سپاه و سپس نیروی مقاومت بسیج شد. با پیروزی احمدی نژاد در سال 84، وی به عنوان روحانی حامی احمدی نژاد به عنوان مشاور امور روحانیت رئیس جمهوری منصوب شد. شغلی که او را هدف انتقادات کرد، چرا که نه روحانیون ارشد کشور با دولت رابطه نیکویی داشتند و نه وی می توانست به واسطه اشتغال جدیدش به مشاغل انتصابی از سوی رهبر نظام به خوبی بپردازد. مصلحی سرانجام اواخر خرداد 85 به طور کامل از سمت مشاورت روحانیت رئیس جمهوری کناره گرفت و از 29 خرداد همان سال از سوی رهبری نظام به عنوان ریاست سازمان اوقات و امور خیریه منصوب شد. مصلحی در پی انتقادات مسیح مهاجری دولت احمدی نژاد، در 25 تیر سال 87 جایگزین او در سمت مشاورت و نمایندگی رئیس جمهوری در دانشگاه مذاهب اسلامی شد. او همچنین مشاورت ریاست سازمان تبلیغات اسلامی را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است.

از مصلحی به عنوان وزیر کشور احتمالی پس از برکناری پورمحمدی نام برده می شد، اما بخت آنچنان با او یار نبود. مصلحی گرچه به عنوان نیروی عقیدتی-سیاسی در دوره های در دهه 60 و 70 برای نیروهای اطلاعاتی تدریس کرده، اما سابقه مدیریتی مرتبط با این وزارتخانه ندارد. احمد توکلی رییس مرکز پژوهش های مجلس گفته است فردی که یک روز سابقه اطلاعاتی ندارد نمی تواند ریاست وزارت اطلاعات را برعهده گیرد.

وزارت امور اقتصاد و دارایی و وزیر مطلوب محسن رضایی
شمس الدین حسینی متولد 1346 در تنکابن است. وزیر مازندرانی 42 ساله از جمله وزرای جوان دولت نهم است. حسینی در سال 68 لیسانس خود را در اقتصاد بازرگانی از دانشگاه علامه طباطبایی گرفت. 3 سال بعد و در سال 71 فوق لیسانس رشته علوم اقتصاد را از دانشگاه تهران کسب کرد. حسینی از سال 71 تا 73 به عنوان پژوهشگر در موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی مشغول به کار بود. پس از آن به مدت یک سال مدیریت دفتر بررسیهای اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس را به عهده دار گرفت. از سال 74 تا 77 به عنوان مدیرکل حوزه ریاست، روابط عمومی و بین‌الملل (عضو هیات رئیسه) سازمان برنامه بودجه کار کرد. همان سال دوره دکترای خود را در رشته اقتصاد بخش عمومی-بین الملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی آغاز کرد و از سال 77 تا 81، مدیرکل اموربین ‌الملل و روابط عمومی وزارت نیرو بود.

پس از دکترا به وزارت بازرگانی رفت و مدیریت کل دفتر مطالعات اقتصادی را عهده دار شد. او تا سال 86 در همین سمت مشغول به خدمت بود. پس از آن به وزارت رفاه رفت و برای مدت یک سال و اندی معاونت مصری وزیر رفاه را برعهده گرفت. با برکناری دانش جعفری وزیر امور اقتصاد و دارایی در سال 87، حسینی به عنوان وزیر امور اقتصاد و دارایی به مجلس پیشنهاد شد و در 18 مرداد توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد. از سال 78 وی از سوی احمدی نژاد به عنوان دبیر «کارگروه تحولات اقتصادی» منصوب شد. حسینی همچنین رئیس کمیسیون اقتصادی دولت است. او جزو معدود وزرایی است که در سمت قبلی شان ابقا شده اند.

محسن رضایی او را وزیری مطلوب نامیده بود که در صورت پیروزی در انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری وی را در سمت قبلی اش ابقا خواهد کرد. ناظران می گویند این وزیر جوان به احتمال بسیار زیاد از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت.

وزارت امور خارجه و آقای «آ»
منوچهر متکی متولد 1332 در بندرگز است. او در همان شهر تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به پایان رساند و برای تحصیلات عالی به هند رفت و در آنجا شروع به تحصيل در دانشگاه بنگلور کرد. در سال 1354 ليسانس علوم اجتماعي خود را از همين دانشگاه دريافت کرد، اما موفق به ادامه تحصيل نشد و به ايران بازگشت. وي مدتي با انجمن اسلامي دانشجويان در هند در دانشگاه های چندیگر و علیگر همکاري مي کرد. متکی پس از بازگشت به ايران در سال 1355 به بندرگز رفت و دوران انقلاب را در شهر خودش به «فعالیت های انقلابی» سپری کرد. پس از انقلاب در همان درگز مسئولیت کمیته انقلاب را عهده داشت. در دوره اول مجلس از همین شهر به عنوان نماینده انتخاب شد و پا به مجلس گذاشت.

در زمان وزارت کوتاه مدت موسوی در دولت باهنر، متکی در دوره های آموزشی وزارت خارجه شرکت کرد و بعد از روی کار آمدن دولت موسوی و با پایان آمدن دوره نمایندگی مجلس، به وزارت خارجه منتقل شد. در سال 1363 رئيس اداره هفتم اين وزارتخانه شد. يک سال بعد، در سال 1364(1985) وی سفير ايران در ترکيه شد. وي پس از تنش هایی که با مقام های کشور میزبان ایجاد کرد دوباره به وزارت خارجه بازگشت و در سال 1369 مسئول امور اروپاي غربي وزارتخارجه شد. وي سپس معاون امور بين الملل و در سال 1371 معاون امور حقوقي و پارلماني و کنسولي وزارت خارجه شد.

متکی در سال 1373 به عنوان سفیر ایران در ژاپن مشغول به خدمت شد. پس از پیروزی جبهه اصلاحات در دوم خرداد 76، وی از سمت های اجرایی کنار گذاشته شد و به عنوان مشاور کمال خرازی، وزير خارجه برگزیده شد. متکی سال 80 به عنوان معاونت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، نزد آيت الله تسخيري رفت و مدتي آنجا ماند. تا در انتخابات مجلس هفتم در لیست اصولگرایان تهران قرار گرفت و به عنوان رئيس کميسيون روابط خارجي و امنيت ملي انتخاب شد. در سال 84 به عنوان وزیر خارجه دولت نهم انتخاب شد و در کابینه قرار گرفت. پس از آن بسیاری از اقوام و آشنایانش را وارد این وزارتخانه کرد.

منوچهر متکی برای همسرش معاونتی ایجاد کرد و به وی پست معاونت وزیر و به برادر زنش پستی در سفارتخانه کشورهای حاشیه خلیج فارس داد.

متکی در میان خبرنگاران به آقای «آ» مشهور است و میان هر کلمه یک «آ» می گوید. وی کمی به زبان انگلیسی و ترکی آشنایی دارد. او نیز به احتمال زیاد از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت.

وزارت بازرگانی و چهره ای ناآشنا
مهدیغضنفری متولد 1339 در شهر الیگودرز است. سال ورود به دانشگاه – علم و صنعت – مصادف با انقلاب 57 بود. پس از انقلاب فرهنگی دوباره به دانشگاهی بازگشت که حلقه احمدی نژاد، ثمره هاشمی و محصولی در آن شکل گرفته بود. غضنفری در سال 65 لیسانسش را در رشته مهندسی صنایع گرایش تولید صنعتی از دانشگاه علم و صنعت گرفت. سپس مشغول به ادامه تحصیل شد و در سال 68 توانست در رشته مهندسی صنایع با گرایش تحلیل سیستم ها از دانشگاه امیرکبیر فارغ التحصیل شود. او در سال 69 به عضویت هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت در آمد. سپس از وزارت علوم بورس گرفت و به استرالیا رفت. او در سال 75 مدرک دکترای تحصصی خود در رشته مهندسی صنایع با گرایش برنامه ریزی تولید را از دانشگاه «ان.اس.دبلیو» سیدنی گرفت.

مهدی غضنفری سپس به ایران بازگشت و در دانشگاه علم و صنعت مشغول به تدریس شد. از سال 76 تا80 مدير گروه تحليل سيستم دانشگاه علم و صنعت بود. از سال 77 تا 80 به عنوان مشاور سازمان بهره وري وزارت صنايع منصوب شد. از سال 81 تا 83 به طور همزمان رئيس دانشکده صنايع دانشگاه علم و صنعت و عضو کميته برنامه ريزي‌ وزارت علوم بود. با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد به عنوان معاونت در توسعه روابط اقتصادي و رييس کل سازمان توسعه تجارت ايران در زمان وزارت مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی دولت نهم و وزیر پیشنهادی نفت دولت دهم مشغول به کار شد که تا پایان دولت نهم ادامه داشت. او به زبان انگلیسی تسلط دارد و در هیات و مجمع های تجاری ایران از جمله فرش، لجستیک و اتاق های تجاری عضویت دارد. او به احتمال زیاد از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت.

وزارت بهداشت و جانشین «هلوی» دولت
مرضیه وحید دستجردی در سال 1338 در تهران متولد شد. تحصیلات عالی خود را در سال 54 در رشته پزشکی دانشگاه تهران (علوم پزشکی تهران) آغاز و در سال 64 و 67 به ترتیب موفق به اخذ دکترای عمومی و درجه تخصصی در رشته زنان و زایمان شد. وی به عنوان عضو شورای آموزشی پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت در سالهای دهه 70، عضو هیئت مدیره انجمن تنظیم خانواده بین سالهای 73 تا 80، عضو شورای سیاست گذاری وزارت بهداشت میان سالهای 73 تا 75، عضو شورای برنامه آموزشی عالی کشور بین سالهای 71 تا 78 مسئولیتهایی داشته است.

دستجردی در دوره های چهارم و پنجم مجلس، نماینده مردم تهران بود و سمت های زیر را داشت: عضو گروه پزشکی شورای عالی برنامه ریزی، عضو هئیت موسس انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران، عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور، عضو هیئت عالی انتظامی نظام پزشکی کشور، و ریاست بیمارستان روئین تن آرش. مرضیه وحید دستجردی در حال حاضر مشاور رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدیر روابط بین الملل این دانشگاه و رئیس شعبه کیش دانشگاه علوم پزشکی تهران است.

وی از سوی احمدی نژاد به عنوان عضو هیئت امنای بنیاد ملی نخبگان منصوب شده است. نام وی از سوی شورای احزاب زنان اصولگرا برای رسیدن به این سمت به احمدی نژاد پیشنهاد شده بود. دکتر مرندی عضو کمیسیون بهداشت مجلس این انتخاب را خجسته دانسته اما تاکید کرده است که برای وی مشخص نیست به چه دلیل دکتر لنکرانی با توجه به تجاربی که اندوخته و توانایی که از خود بروز داده از کابینه دولت نهم کنار گذاشته شده است. شب جمعه احمدی نژاد در گفت و گویی تلویزیونی لنکرانی را هلویی نامیده بود که آن را می بایست خورد، اما دلیلی برای برکناری وی ارائه نداد. هرچند مخالفت لنکرانی با مشائی به عنوان علت برکناری وی عنوان شده است. شانس وی از دو وزیر زن پیشنهادی دیگر بیشتر به نظر می رشد.

وزارت تعاون و موسسه هفته نامه «شمال»
محمد عباسی در سال 1337 در گرگان به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در گرگان، ليسانس را در دانشگاه مشهد و فوق لیسانس را در دانشگاه آزاد اسلامي تهران در رشته مديريت دولتي گرفت. وی دانشجوی دوره دکترای مدیریت در واحد تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی است. وی پیش از انقلاب از جمله موسسین اتحادیه های انجمن اسلامی در گرگان و روستاهای اکناف آن بود. پس از انقلاب به عضویت حزب جمهوری اسلامی در آمد و ظاهرا رهبر فعلی حکومت و آیت الله بهشتی با وی آشنایی داشته اند.

سابقه كار اجرايي وی همزمان با تحصيل در دانشگاه در روستا آغاز شده است. در سال 58 بعنوان دبير مدارس گرگان استخدام شده و رياست آموزش و پرورش گنبد و گرگان را بعهده گرفت. او سپس به عنوان معاون مدير كل آموزش و پرورش منصوب شد. بعد به سمت مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران و گلستان ارتقا یافت. او سابقه حضور در جبهه را نیز در کارنامه خود دارد.

عباسی كار اجرايي در سطح استان را با انتصاب در سمت معاونت برنامه ريزي استانداري (مازندران و گلستان) آغاز کرد. وي همچنين عضو هيات علمي و رئيس دانشگاه آزاد اسلامي قائم شهر بود. او به نمايندگي مردم گرگان و آق قلا به مجلس هفتم راه یافت و به عضویت كميسيون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس درآمد. عباسی سپس معاونت هاي اجرايي و فرهنگي جامعه اسلامي فرهنگيان كشور را پذيرفت و همزمان هفته نامه شمال را تاسيس کرد. او می گوید به زبان انگلیسی آشنایی دارد.

وزارت جهاد کشاورزی و معاونی که سابقه سپاهی داشت
صادق خلیلیان در سال 1338 و در اهواز متولد شد. کودکی و نوجوانی را در همان شهر گذراند و تحصیلات عالی را نیز در دانشگاه چمران تمام کرد. تخصص وي اقتصاد منابع طبيعي است و دكتراي خود در همين گرايش را از دانشگاه تربيت مدرس اخذ كرده. او دوره كارشناسي مهندسي خاكشناسي را در دانشکده کشاورزی دانشگاه چمران اهواز به پایان برد. سپس در سال 68 توانست مدرک كارشناسي ارشد اقتصاد كشاوري را دانشگاه تربيت مدرس بگیرد. وی دوره دکترای خود را در سال 75 و در رشته اقتصاد کشاورزي، اقتصاد منابع طبيعي به پایان رسانده است. خلیلیان از سال 69 به عضویت هیئت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس درآمد و در آن واحد دانشگاهی مشغول به تدریس شد. تا پیش از آن وی عضو انجمن اسلامی دانشجویان، عضو کمیته های انقلابی و سپاه بود.

سابقه کار اجرایی وی از سال 1370 آغاز می شود؛ وی به مدت یک سال معاون موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع کشور بود. او از سال 75 تا 76 معاون دانشجويي و فرهنگي دانشگاه تربيت مدرس بود. از همان سال تا دو سال بعد عضو شورای دانشگاه بود. خلیلیان میان سال های 77 تا 78، ریاست دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي دانشگاه تربيت مدرس را داشته و از سال 79 تا به اینک مدير گروه اقتصاد كشاورزي این دانشگاه بوده است. او در دولت احمدی نژاد و در وزارت کشاورزی به عنوان معاونت برنامه ریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی مشغول به کار بوده است. وزارت جهاد کشاورزی در زمان دولت احمدی نژاد بسیار ضعیف عمل کرد؛ واردات، افت تولید کشاورزی، عدم حمایت از کشاورزان و مواردی از این دست که خلیلیان نیز به عنوان معاون در آنها دخیل بوده است.

وزارت دادگستری و زندانبانی که حق ورود به زندان سپاه را نداشت
مرتضی بختیاری در سال 1331 در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدای و متوسطه را در مشهد گذراند و تحصیلات حوزوی را در همن شهر پی گرفت. مرتضی بختیاری از جمله فعالین پیش از انقلاب بود که در طیف آیت الله خامنه ای قرار داشت و علیه حکومت فعالیت می کرد. پس از انقلاب وی مسئوليت مدير کلي دادگستري استان خراسان را برعهده گرفت. در سال 76 و با کناره گیری لاجوردی از ریاست سازمان زندان ها، بختیاری به عنوان رياست سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي کشور منصوب شد که تا سال 83 ادامه داشت. در دوران مسوولیتش، به هیات تحقیق مجلس ششم در مورد زندان ها گفته بود که حتی وی نیز بدون هماهنگی با مسولان سپاه حق ورود به بازداشتگاه های اختصاصی این نیرور نظامی در داخل زندان اوین را ندارد.

بختیاری برای مدتی مدیر کل دادگستری استان فارس بوده و قضاوت پرونده های امنیتی و اپوزیسیون را در کارنامه خود دارد. وی با پیروزی احمدی نژاد در سال 84، به عنوان استاندار اصفهان منصوب شد. چندی پیش در گمانه زنی های خبرگزاری ها، نام بختیاری به عنوان جانشین احتمالی قاضی مرتضوی دادستان تهران مطرح و از وی به عنوان دادستان جدید در دوره ریاست صادق لاریجانی بر قوه قضائیه نام برده می شود. کارشناسان می گویند او قطعا از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت. بختیاری بسیار کم حرف می زند و با خبرنگاران رابطه خوبی ندارد.

وزارت دفاع و سردار تحت تعقیب پلیس بین المللی
احمد وحیدی متولد سال 1337 در شهر شیراز است. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر گذراند. این عنصر امنیتی- نظامی با نام اطلاعاتی شاهچراغی از فرماندهان ارشد سپاه قدس در خارج از کشور بوده است.

او در دوران انقلاب جزو گروه های نظامی ضد رژیم پهلوی بود. در همان دوران به دانشگاه شیراز در رشته مهندسی الکترونیک راه یافت. او سپس به عضویت کمیته های انقلاب و سپاه پاسداران درآمد. با بازگشایی دانشگاه ها وی تحصیلات خود را ادامه داد و مدرک کارشناسی الکترونیک را اخذ کرد. او از چهره های امنیتی است که در تشکیل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران نقش ویژه ای را برعهده داشته است. او همچنین برای مدتی فرمانده سپاه قدس بوده و به همین علت از سوی پلیس بین الملل تحت تعقیب است. وحیدی متهم به دست داشتن در انفجار آمیا در آرژانتین در تابستان سال 73 است.

وحیدی در دوران جنگ با حضور در ستاد نیروهای مسلح نقش های کلیدی و امنیتی را برعهده گرفت. وحیدی در دوران وزارت شمخانی از سال 76 تا 84، معاونت طرح و برنامه ریزی وزارتخانه دفاع بوده است. او همچنین به تحصیل در کارشناسی ارشد صنایع ادامه داده و اکنون دانشجوی دکترای علوم استراتژیک در دانشگاه امام صادق است. وحیدی همچنین رياست كميسيون سياسي، دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص را نیز عهده دار بوده است.

این سردار در دوران وزارت محمد نجار در وزارت دفاع، قائم مقامی و جانشینی وزیر را برعهده داشت و از سوي احمدي ‌نژاد به عنوان نماينده نيروهاي مسلح در تدوين برنامه پنجم توسعه كشور منصوب شده است. پس از آنکه ستاد نیروهای مسلح از عملکرد سردار نجار اعلام نارضایتی کرد، از سوی این ستاد فرماندهی وحیدی برای احراز پست وزارت به احمدی نژاد معرفی شد.

وزارت راه و ترابری و استاد احمدی نژاد
حمید بهبهانی وی متولد دی ماه 1319 در شیراز است. خانواده اش متمول بودند و وی را برای تحصیل به خارج از کشور فرستادند. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر گذراند. وی سپس به تهران رفت و در دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل در رشته عمران شد. سال 48 مدرک خود را از این دانشگاه اخذ و برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد. او در سال 53 توانست فوق لیسانس در مهندسی راه و ساختمان و حمل و نقل و راهسازی را از دانشگاه کینزول فلوریدا اخذ کند. سپس در سال 56 مدرک دکترای خود را در رشته راه و ساختمان از همین دانشگاه اخذ کرد. به مجرد اتمام تحصیل به ایران بازگشت و در دانشگاه علم و صنعت مشغول به کار شد.

حمید بهبهانی همچنين طي سال هاي 1356 تا 1369 به عنوان استاديار، در خلال سال هاي 1376 تا 1380 به عنوان دانشيار و از سال 1380 تاکنون داراي کرسي استادي کامل در دانشگاه علم و صنعت ايران بوده است.

وي در کارنامه اجرايي خود عناوینی چون معاونت حمل و نقل و ترافيک شهرداري تهران، مديرعاملی سازمان حمل و نقل و ترافيک تهران و دو دوره رياست سازمان نظام مهندسي ساختمان استان تهران را دارد و مدت بيست سال از سال 1357 تا سال 1377 به عنوان رئيس دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت فعاليت کرده است. بهبهانی استاد راهنمای احمدی نژاد برای اخذ دکترایش بود. آنچنان که احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم گفته در جلسه دفاع از پایان نامه دکترا، احمدی نژاد حاضر نشده و بهبهانی جلسه را با صلوات ختم می کرده است. ناظران دلیل ارادت احمدی نژاد به این استاد دانشگاه را – که از سوی قالیباف شهردار تهران به شرب خمر متهم شده – نقشی می دانند که در «دکتر» شدن وی ایفا کرده است.

بهبهاني در دولت نهم پس از برکناری محمد رحمتی تنها بازمانده دولت هشتم، عهده دار وزارت راه شد. طی این مدت نه سوانح جاده ای کاهش یافت و نه سوانح هوایی. خرید هواپیماهای دست چندم روسی که در ماه های گذشته دچار حوادث متعدد شده اند از جمله دیگر نکاتی است که در کارنامه وی دیده می شود.

وزارت رفاه و تامین اجتماعی و وزیر پرونده دار
فاطمه آجرلو متولد 1345 تهران است. کودکی و جوانی اش در تهران گذشته و در رشته علوم انسانی موفق به اخذ دیپلم شده است. وی در زمان جنگ پرستار سپاه پاسداران بود و در سپاه پاسداران عضویت افتخاری شد. پس از پایان جنگ و اخذ دیپلم، لیسانس خود را در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه پیام نور اخذ کرد. وی سپس کارشناسی ارشد خود را در رشته روانشناسی شخصیت کسب کرد. او در دوره هفتم و هشتم مجلس نماينده مردم كرج، اشتهارد و آسارا بوده، و همچنین عضو كمسيون آموزشي و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي، عضو كميته آموزش و پرورش كميسيون آموزش و تحقيقات و مسئول پروژه طرح احياي معاونت پرورشي است.

آجرلو در حال تکمیل تحصیلات خود در دوره دکترا در رشته روانشناسی تعلیم و تربیت است. وی طلبه سطح 2 حوزه علمیه و همزمان مدرس دانشگاه آزاد و حوزه علمیه است. وی عضو فراكسيون های زنان، فرهنگيان و صنايع غذايي مجلس بوده است. او همچنین عضو هيات رئيسه تحقيق و تفحص از مركز مشاركت زنان رياست جمهوري، عضو و مسئول كميته معاونت دانشجويي تحقيق و تفحص از وزارت علوم تحقيقات و فن آوري، عضو و مسئول كميته مفاسد اقتصادي و بازرسي كل كشور در کمیته تحقيق و تفحص از قوه قضاييه بوده است. آجرلو از متهمان پرونده عباس پالیزدار است.

پالیزدار که در زمان مسئولیت وی در تحقیق و تفحص سازمان بازرسی کل کشور جزو افراد محقق بود، پسرخاله آجرلو است. پس از سخنان پالیزدار درباره فساد مسئولین نظام و بازداشت وی، آجرلو نیز دادگاهی شد و طبق حکم دادگاه وی به 4 سال زندان تعزیری محکوم شده است. نصرالله ترابی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، تنها شاخصه مثبت آجرلو را حمایت از احمدی نژاد دانسته و تصریح کرده است: «با توجه به عدم تخصص کافی آجرلو در این زمینه، احتمال رأی آوری او بسیار پایین است.»

وزارت صنایع و معادن و دزد اختراع!
علی اکبر محرابیان متولد 1348 و جوانترین عضو کابینه نهم و دهم است. محرابیان کودکی و جوانی را در خوانسار گذراند. او سپس برای دوره لیسانس عمران وارد دانشگاه علم صنعت شد. آشنایی احمدی نژاد و محرابیان به آن زمان بر می گردد. محرابیان دانشجوی سال پایینی بود که در حرکت های تیم احمدی نژاد در دانشگاه علم صنعت شرکتی فعال داشت.

احمدی نژاد درباره وی می گوید: «ايشان از جوان‌هاي بسيار با استعداد، مسلط به علوم روز و اطلاعات روز دنيا در بخش‌هاي گوناگون و يك مدير جدي و توانمند است.» احمدی نژاد او را به همراه خود به اردبیل برد و وقتی به شهرداری تهران آمد وی را نیز با خود آورد. محرابیان پیش از وزارت مدیرعامل شرکت های شهروند و رفاه بود. وی از سال 84 تا 86 نماینده رئیس جمهوری در ستاد تبصره 13 بود. وي در سال 1386 بعد از برکناري عليرضا طهماسبي به عنوان سرپرست و بعد وزير صنايع و معادن در کابينه محمود احمدي نژاد رييس جمهور ايران انتخاب شد. محرابیان سمت های زیر را داشته است: مشاور رئيس جمهور و رئيس ستاد طرح‌هاي ويژه در دولت نهم، نماينده ويژه رئيس جمهور در تبصره 6 (‌کارگروه مسکن کشور)، عضو شوراي عالي فني کشور، معاون بزرگترين شرکت توليد کننده صنايع چوب کشور (سيما چوب)، مشاور شهردار تهران در زمان شهرداری تهران و مشاغلی در سطح شهرداری اردبیل.

چندی پیش، محققی به نام فرزاد سلیمی توانست شکایتش از علی اکبر محرابیان را در دادگاه به نتیجه برساند و ثابت کند اختراع این دبیر دبیرستانی 6 سال پیش توسط وزیر فعلی صنایع و فردی دیگر موسوم به موسی مظلوم ربوده شده است. دادگاه تجدید نظر سپس رای دادگاه بدوی را تاکید کرد و به این ترتیب عملا محرابیان محکوم به ربودن اختراع فردی دیگر شد. براساس شواهد اختراع «اتاق امن زلزله» پیش از آن‌ که به نام مظلوم و محرابیان به ثبت برسد، توسط سلیمی اختراع و طراحی شده بود. از این اختراع که برای مقاوم سازی بخشی از خانه در برابر زلزله بود، کتابی تهیه شد و نام احمدی نژاد نیز در آن درج شد. با این همه، چند روز قبل از پایان زمان ریاست هاشمی شاهرودی، با استفاده از اختیارات رئیس قوه قضائیه رای دو دادگاه از اعتبار ساقط شد.

وزارت علوم و مسوول برگزاری انتخابات اخیر
کامران دانشجو متولد 1336 در شهر دامغان است. پس از پایان تحصیلات متوسطه و کمی پس از انقلاب به انگلیس رفت و از دانشگاه کویین ماری، لیسانس مکانیک خود را اخذ کرد. سپس از دانشگاه منچستر فوق لیسانس و سپس مدرک دکترای مکانیک (هوا-فضا) را در سال 68 کسب کرد. به زبان انگلیسی تسلط دارد و از سالهای پایانی دهه شصت با احمدی نژاد آشناست.

دانشجو از سال 72 استاد تمام دانشگاه علم صنعت است. معاونت سازمان پژوهش‌هاي علمي و صنعتي ايران از سال 1368 تا 1372، ریاست مركز تحقيقات هواپيمايي فجر از سال 1369 تا 1371، دبيری كميته بورس دانشجويان خارج از كشور، عضویت كميته ارزيابي دانشگاه‌ها، عضویت كميته انضباطي دانشجويي مركز در خلال سال های ‌تا 1376، عضو كميته مركزي دانشجويان شاهد و عضو كميته آموزش بنياد شهيد میان سال های 1374 تا 1376ریاست مركز تحقيقات و طراحي فناوري‌هاي نوين هوافضا از سال 1381 تا 1384 از جمله سوابق وی است.

دانشجو در سال 1384 از طرف وزیر وقت کشور به سمت استاندار تهران منصوب و در سال 1387 به عنوان قائم مقام وزیر کشور و معاونت سیاسی این وزارتخانه مشغول به کار شد. وی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مسئولیت ستاد انتخابات کشور را بر عهده داشت و پر تخلف ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی تاکنون را برگزار کرد.

او در دادگاه روزنامه سلام به همراه محمود احمدی نژاد از جمله شاکیان این روزنامه بود که منجر به بستن روزنامه سلام شد.

وزارت ارشاد و رایزن فرهنگی در کنیا
سیدمحمد حسینی در سال 1340 در رفسنجان متولد شد و کودکی و نوجوانی وی در همان شهر گذشت. او در زمان انقلاب از فعالین انقلابی بود و زمانی که 17 سال داشت به زندان افتاد. پس از انقلاب به جهاد سازندگی پیوست و در رفسنجان مشغول به کار شد. وی سپس به عضویت سپاه پاسداران درآمد. وی در عمليات‌هاي متعدد از جمله ثامن الائمه، بيت المقدس، رمضان، والفجر 3، خبير، بدر، كربلاي 4 و مرصاد شرکت داشت.

وی ديپلم رياضي دارد و تا زمان انقلاب فرهنگي در رشته مهندسي معدن دانشگاه تهران تحصیل می کرد. پس از آن به صورت پیوسته کارشناسي ارشد معارف اسلامي و تبليغ از دانشگاه امام صادق را اخذ کرد. سال 69 در دوره دكترای فقه و مباني حقوق اسلامي دانشگاه تهران پذیرفته شد و سال 73 نیز موفق به کسب دکترا شد. وی از سال 69 به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران در آمد. او مدتی رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود. او در دهه هفتاد نماينده مجلس پنجم از سوی مردم رفسنجان بود. سپس مديریت عاملي انتشارات سروش را برعهده داشت. در زمان ریاست لاريجاني بر صدا و سیما وی سمت معاونت اجرایی را عهده دار بود. حسيني که داراي دکتراي فقه و مباني حقوق اسلامي از دانشگاه تهران است، در دولت نهم مسئوليت هايي نظير معاونت پشتیبانی، پارلماني و قائم مقامي وزارت علوم را داشته است.

حسینی پس از «عليرضا علي‌احمدي» رياست دانشگاه پيام نور و قائم مقامی وزارت علوم را بر عهده گرفت. او ریاست هيئت مديره انتشارات علمي و فرهنگي، مشاورت پارلماني رئيس نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه‌ها، مشاورت پارلماني رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، عضویت شوراهاي عالي سازمان صدا و سيما (معارف، قرآن، سياسي، سيما، صدا، موسيقي، پزشكي)، مديریت مسئول نشريات سروش هفتگي، جوان و بانوان، كودك، نوجوانان و سروش انديشه سال 81 و 82، مدير مسئولی مجله های انگليسي زبان The Guide و سواحیلي زبان «المدرسه» را در کارنامه کاری اش ثبت کرده است. او به دو زبان عربی و انگلیسی تسلط دارد. یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره حسینی می گوید: «هرچند وی جزو مدیران موفق وزارت علوم محسوب می شود اما وی در حوزه فرهنگ و ارشاد کار خاصی انجام نداده و تجربه ای در این باره ندارد.»

وزارت کار و امور اجتماعی و یار غار احمدی نژاد
عبدالرضا شیخ الاسلامی متولد 1346 در کجور نوشهر است. او سال 68 وارد دانشگاه شد و هم دانشگاهی احمدی نژاد است. وی سال 72 در رشته مهندسی عمران کارشناسی خود را از دانشگاه علم و صنعت اخذ کرد. همان سال وارد دوره تکمیلی کارشناسی ارشد عمران شد و در سال 74 کارشناسی ارشد خود را کسب کرد. وی مدتی در هرمزگان و اردبیل مشغول به خدمت بود و از همان دوره با گروه محمود احمدی نژاد نزدیک بود. از سال 81 دوره دکترای مهندسی عمران را در دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و سال 85 از این دانشکده فارغ التحصیل شد. وي كه در دوران شهردار سابق تهران وظيفه مشاورت و مديركلي دفتر شهردار پايتخت را بر عهده داشت، در اولين گام دولت نهم به استانداري استان هرمزگان منصوب شد.

شيخ ‌الاسلامي پس از ترك بندرعباس و در پي وزير شدن الهام، رئيس‌دفتر رئيس‌جمهور شد و با حفظ سمت به رياست گروه مشاوران جوان رئيس‌جمهور منصوب و جايگزين بذرپاش شد. وی در پايان كار دولت نهم نيز به عنوان دستيار ويژه رئيس ‌جمهور در سازماندهي نيروي انساني منصوب شده است. وی عضو هئیت علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت است. هرچند که به دلیل انتصاب مشائی به عنوان رئیس دفتر احمدی نژاد وی بیکار شده بود، اما پیشنهاد وی به عنوان وزیر کار نوعی دلجویی از وی محسوب می شود. احتمال رای آوردن وی نیز بالاست.

وزارت کشور و یک سردار دیگر سپاه
مصطفی محمد نجار متولد سال 1335 در تهران است. کودکی و نوجوانی وی در تهران سپری شد و تحصیلات عالی را در رشته مکانیک دانشگاه خواجه نصیر پیش از انقلاب آغاز کرد. همزمان با انقلاب به جامعه مهندسی و انجمن اسلامی پیوست و در فعالیت های انقلابی شرکت کرد. پس از انقلاب به عضویت کمیته انقلاب در آمد. به مجرد تشکیل سپاه در سال 57 به این نهاد نظامی پیوست و در اولین عملیات در جبهه کردستان و درگیری نقده حضور یافت. او سپس به عنوان مسئول ارزشیابی استان سیستان و بلوچستان در فرماندهی کل و ستاد مرکزی سپاه انتخاب شد. در سال 60 مسئول تعاون کل سپاه شامل بخشهای درمانی – مددکاری – مسکن – تربیت بدنی سپاه در سراسر کشور بود. در همان زمان مسئول ایجاد مراکز درمانی و آسایشگاهی در زمان جنگ در غرب و جنوب کشور و سایر نقاط نیز بود.

او بعد از تشکیل وزارت سپاه، به عنوان قائم مقام گروه جنگ افزار وزارت سپاه منصوب شد. سپس برای مدتی مدیریت صنایع جدید را برعهده داشت. وی مسئولیت گروه تجهيزات و پشتيباني- فني صنايع، کلاهدوز، امام علي و شهيد رجايي را نیز عهده دار بوده است. با بازگشایی دانشگاه ها وی تحصیلات خود را به پایان رساند و موفق به اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه خواجه نصیر شد. از سال 65 تا 86، وی معاون اجرائي مدير عامل سازمان صنايع دفاع در گروه صنايع تسليحاتي و مهمات‌سازي و متالوژي «ساصد» بود. همچنین در خلال این زمان به عنوان رئيس هيئت اجرائي گروه صنايع تسليحاتي ساصد نیز برگزیده شد. از پایان جنگ تا سال 79 عضو اصلي هيئت مديره سازمان صنايع دفاع سال در امر سازماندهي، اداره، هدايت، نظارت و کنترل و همچنين تعيين استراتژي و خط مشي سازمانهاي بزرگ تحقيقاتي، صنعتي و خدماتي و وزارتخانه هاي مربوطه بود.

وی همچنین به دلیل آشنایی به زبان عربی از اعضای ارشد سپاه قدس در منطقه به شمار می رفت و به همین علت ماموریت های متعددی در لبنان در زمان جنگ و پس از آن انجام داده است. وی از جمله مربیان نظامیان حزب الله به شمار می آید. او همچنین از اعضایی است که توسط رفیقدوست وزارت وقت سپاه به عنوان معامله کننده ادوات نظامی انتخاب شد، به همین علت وی به بازار خرید و فروش ادوات نظامی، واردات و صادرات آن آشنایی دارد. او در سال 81 برای ادامه تحصیلات به دانشگاه مدیریت صنعتی رفت و در سال 83 مدرک فوق لیسانس خود را در رشته مدیریت اجرایی از آن دانشگاه اخذ کرد.

وی از معاونین رده دو در زمان وزارت شمخانی به شمار می رفت که در سال 84 به عنوان وزیر دفاع به مجلس معرفی شد. او در دوران مدیریتش از معدود وزرای کم حاشیه دولت نهم بود. با مخالفت ستاد مرکزی نیروهای مسلح با انتخاب دوباره وی به عنوان وزیر دفاع، احمدی نژاد جانشین وی، سردار وحیدی را برای وزارت دفاع انتخاب کرد و نجار را به عنوان وزیر کشور دولت دهم به مجلس پیشنهاد داد. منتقدانش می گویند او حتی سابقه یک روز کار غیر نظامی-امنیتی نداشته است.

وزارت مسکن و جانشین شیخ الوزرای دولت نهم
علی نیکزاد متولد سال 1344 است و همکار قدیمی احمدی نژاد در استانداری اردبیل محسوب می شود. وی در دانشگاه علم و صنعت عمران خوانده و کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت دولتی از دانشگاه مدیریت صنعتی گرفته است. وی تا پیش از دولت نهم و پس از پیوستن به سپاه پاسداران مشاغلی چون معاونت عمراني استانداري لرستان، معاونت عمراني استانداري اردبيل، ریاست سازمان مسكن و شهرسازي استان اردبيل و مديركلی دفتر فني استانداري اردبيل را عهده دار بوده است.

با روی کار آمدن دولت نهم، به عنوان استاندار اردبیل منصوب شد. وی همچنین به عنوان معاون هماهنگي امور عمراني و رئيس سازمان شهرداري‌ها و دهياري‌هاي وزارت كشور به فعالیت اشتغال داشت. نیکزاد همچنین عضو شورای عالی مسکن در دولت نهم است. نکته مهم کارنامه وی طرح خانه سازی وی در استان اردبیل و در زمان استانداری احمدی نژاد است. احمدی نژاد درباره انتخاب وی به جای سعیدی کیا می گوید: «آقای سعیدی کیا چهار دوره وزیر مسکن و از مدیران دلسوز،‌ نجیب و صاحب فکر بوده است. وی فشارهای بسیاری را در دوره گذشته متحمل شد اما در این دوره فشار بیشتری بر این وزارتخانه وجود دارد زیرا باید مسئله مسکن را به نقطه مطلوب آن برسانیم.» احمدی نژاد با بیان اینکه نیکزاد فردی جوان است افزود: «وزارت مسکن و شهرسازی نیازمند تحول گسترده است. نیکزاد از موفق ترین استانداران دولت نهم بوده و در فعالیت های عمرانی، مسکن و صنعت فعالیت گسترده ای داشته و انسانی پرانرژی است.»

نیکزاد که از دوستان نزدیک احمدی نژاد به شمار می رود هم اکنون در وزارت کشور سمت ریاست سازمان شهرداری ها و دهیاری ها را برعهده دارد. محمد تقی بختیاری نماینده کمیسیون عمران مجلس درباره نحوه تصمیم گیری نمایندگان مجلس درباره این فرد به روزنامه دنیای اقتصاد می گوید: «اعضای کمیسیون به اشخاص رای نمی دهند، بلکه برنامه های ارائه شده در هر حوزه مورد نظر است.» لاهوتی یکی دیگر از اعضای کمیسیون عمران مجلس او را بهترین فرد برای وزارتخانه مسکن می داند. برخی انبوه سازان از آمدن وی خوشحالند گرچه رئیس صنف شان نیکزاد را به خوبی نمی شناسد و از سوابق وی اعلام بی اطلاعی می کند.

وزارت نفت و وزیری که «از نفت تنها اسمش را شنیده»
سید مسعود میرکاظمی متولد 1339 تهران است. 18 ساله بود که انقلاب به پیروزی رسید و جذب فعالیت های سیاسی-مذهبی شد. وی نیز هم دانشگاهی احمدی نژاد در علم و صنعت بود. وی پس از انقلاب به کمیته های انقلاب پیوست. کمی بعد به جهاد سازندگی و سپس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. میرکاظمی از سال 60 تا 67 مسئول برنامه ریزی پشتیبانی فنی جنگ بود. در همین زمان تحصیل خود را ادامه داد و موفق شد در سال 65 کارشناسی صنایع خود را از دانشگاه علم و صنعت بگیرد. او سپس در مقطع فوق لیسانس مشغول به تحصیل شد و در سال 68 نیز توانست مدرک خود را از این دانشگاه کسب کند.

میرکاظمی از سال 68 تا 72 ریاست مرکز بررسی سیستم ها و افزایش بهره وری را عهده دار بود. از سال 72 تا 75 معاونت پژوهش دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه امام حسین و از همان سال 75 تا زمان پیروزی دولت نهم به عنوان قائم مقام رئیس دانشکده فنی و مهندسی دانشگام امام حسین مشغول به کار بود. میرکاظمی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترای مهندسی صنایع از سال 72 به دانشگاه تربیت مدرس رفت و در سال 76 توانست دکترای تخصصی خود را از این دانشگاه اخذ کند. او از سال 76 تا 80، مدیر عامل سازمان اتکا وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود. در دومین دولت خاتمی و از سال 80 تا 82، مشاورت وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را برعهده داشت.

میرکاظمی از سال 79 ریاست مرکز مطالعات و پژوهشهای لجستیکی وزارت دفاع را عهده دار بوده که تا کنون نیز ادامه دارد. او از سال 81 تا 83 رئیس مرکز مطالعات بنیادی سپاه بوده و از سال 83 تا کنون نیز ریاست دانشگاه شاهد را بر عهده دارد. وی عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با رتبه استادیاری است. او همچنین مدرس دانشگاههای امام حسین، علم و صنعت و امام صادق در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی است. در حوزه نشریات نظامی نیز فعال بوده است و سردبیری فصلنامه های فرآماد و مدیریت تحقیقات دفاعی را برعهده داشته است. عمده فعالیت وی در مدیریت صنایع نظامی و بازرگانی هوایی و هدایت پروژه های تحقیقاتی دفاعی و نظامی بوده است.

وی در دولت نهم به عنوان وزیر بازرگانی مشغول به خدمت بود و اینک به عنوان وزیر نفت پیشنهاد شده، اقدامی که برای کمیسیون انرژی مجلس تعجب آور بوده است. یکی از نمایندگان در این باره می گوید اگر برنامه مدون و رو به رشدی برای مشکلات آتی وزارت نفت از قبیل سرمایه گذاری و فرسودگی دستگاه های حفاری و نوسازی این صنعت نداشته باشد، قطعا رای نخواهد آورد چرا که لااقل وزیری هامانه و نوذری در وزارت نفت سابقه داشتند. عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس درباره میرکاظمی می گوید: «او از نفت تنها اسمش را شنیده است.»

وزارت نیرو و مدیر ناکام ورزش ایران
محمد علی آبادی متولد سال 1335 در اراک است. او در سال 53 دیپلم ریاضی خود را اخذ کرد و سپس به دانشگاه راه یافت و مهندسی عمران خواند. علی آبادی پس از انقلاب به عضویت جهاد سازندگی درآمد و به استان سیستان و بلوچستان اعزام شد. پس از آن معاونت وزارت راه و ترابری را عهده دار شد. در زمان ریاست فروزش معاونت بنیاد مستضعفان را برعهده گرفت. در دهه هفتاد تحصیلاتش را ادامه داد و توانست از دانشگاه علم و صنعت کارشناسی ارشد معماری را بگیرد.

با حضور احمدی نژاد در شهرداری تهران وی به عنوان معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران آغاز به کار کرد. با شروع کار دولت نهم وی همزمان به عنوان معاون رئیس جمهور و ریاست سازمان تربیت بدنی و همچنین کمیته بین المللی المپیک منصوب شد. دوره مسولیت او در تربیت بدنی با اعتراضات فراوان اهالی ورزش همراه بود. نتایج بسیار بد تیم های ورزشی ایران در مسابقه های جهانی و المپیک که از آغاز مسابقات جهانی سابقه نداشت از جمله سوابق علی آبادی به شمار می روند. ناکامی های مدیریتی علی آبادی با عدم صعود ایران به جام جهانی فوتبال تکمیل شد. او در همین دوره خانواده اش را در حوزه ریاست وارد کرد و اگر در موقعیت های مختلف در قالب ماموریت های دولتی به خارج از کشور اعزام کرد.

فیروز کریمی یکی از مربیان فوتبالی درباره علی آبادی می گوید: «او مدیر خوبی است، البته در شهرداری!» احمدی نژاد دلیل انتخاب علی آبادی به عنوان وزارت نیرو را «همگرایی» وی می داند: «علی آبادی می تواند در وزارت نیرو موفق تر عمل کند زیرا نگاهی همگرا دارد.» منتقدان علی آبادی می گویند هرچند وی تجربیاتی در حوزه مسکن و شهرسازی دارد، اما یک روز سابقه در حوزه نیرو و انرژی در کارنامه اش ثبت نکرده است.

ابراهیم نبوی و چطور سقوط نکنیم؟

بسیاری از کارشناسان یا نویسندگان یا صاحب نظران یا اصولا اکثر آدمهایی که نظر می دهند، دچار یک اشتباه بزرگ هستند. آنها فکر می کنند که چرا یک هواپیما سقوط می کند. در حالی که به نظر من باید به این نکته فکر کنیم که چطور هواپیما سقوط نمی کند؟ چه حادثه ای رخ می دهد و چه عواملی دست به دست هم می دهند و چه کارهایی انجام می شود که یک هواپیما از یک فرودگاه کشور، بدون اینکه در هنگام جابجایی به هواپیمای دیگری بخورد، یا هنگام اوج گرفتن یک دفعه وسط یک ساختمان مسکونی برود یا در هنگام رفتن بالای ابرها یک دفعه آتش بگیرد، موفق بشود که بدون برخورد با کوه یا هر مانع دیگری بسلامت به زمین بنشیند و مسافران آن به خانه شان بروند. واقعا چه رخ می دهد که هواپیما بسلامت می تواند پرواز کند و دچار سانحه نشود؟ کارشناسان هوایی ما حوادثی را که باعث می شود، هواپیما سقوط نکند، فاش کرده اند:

اول، حضور امامی کاشانی در نماز جمعه: یکی از دلایل سقوط نکردن هواپیما در ایران حضور آیت الله امامی کاشانی در نماز جمعه است. چرا که وقتی آقای امامی کاشانی در نماز جمعه تهران سخنرانی می کند که هیچ مشکل سیاسی در ایران وجود نداشته باشد، و وقتی هیچ مشکل سیاسی در ایران وجود نداشته باشد، طبیعی است که بی بی سی و صدای آمریکا و ماهواره های مختلف هیچ حرفی برای گفتن ندارند و چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند، دولت هم روی آن ماهواره ها پارازیت نمی اندازد و چون روی ماهواره ها پارازیت نمی اندازد، در نتیجه روی رادار هواپیما هم پارازیت نمی اندازند و در نتیجه هواپیما سقوط نمی کند، به همین دلیل برای کاهش سوانح هوایی بهتر است که هر هفته آقای امامی کاشانی نماز جمعه بخواند.

دوم، پرواز نکردن هواپیما: البته راه اول راه مطمئنی است، اما راه مطمئن تر در شرایط بحران سیاسی این است که هواپیماها برای اینکه دچار سانحه نشوند، از پرواز کردن خودداری کنند. قطعا خواهید پرسید که پس این همه مسافر چطور به مقصد برسند؟ راه حل بسیار ساده است، هواپیماها می توانند در جاده های مناسبی که روی زمین ساخته شده است، حرکت کنند، بدون اینکه سقوط کنند. لابد خواهید پرسید که با این شیوه مسافران مجبورند به جای یک ساعت پرواز ده ساعت هواپیماسواری کنند، و دیر می رسند. در حالی که شما اشتباه می کنید، چون هواپیما برای اینکه پرواز کند، قطعا دو سه ساعت تاخیر می کند، و از طرف دیگر وقتی پرواز کنند، سقوط می کند و وقتی سقوط کند، حداقل ده پانزده ساعت طول می کشد تا هواپیما را پیدا کنند و جسد مسافران قربانی سانحه را به مقصد منتقل کنند، به همین دلیل در هر حال یک پرواز یک ساعته عملا بیست ساعت طول می کشد، با این تفاوت که در صورت پرواز نکردن هواپیما یک امتیاز برای مسافران وجود دارد که همان مقدار در راه هستند، با این تفاوت که زنده به مقصد می رسند.

سوم، وجود نقص فنی جدی در هواپیما: یکی از دلایلی که باعث می شود هواپیما سالم به مقصد برسد، وجود نقص فنی جدی در هواپیماست، اگر نقص فنی جدی در هواپیما باشد، احتمالا مسوولان پرواز آن هواپیما را که طبیعتا به دلیل روسی بودنش نقص فنی دارد، عوض می کنند و چون آن را عوض می کنند، طبیعتا هواپیمای غیر روسی انتخاب می کنند و وقتی یک هواپیمای غیر روسی برای پرواز انتخاب شود، احتمالا پرواز با موفقیت انجام می گیرد.

چهارم، کوهستانی نبودن ایران: یکی از دلایل سقوط هواپیما، کوهستانی بودن ایران است. به همین دلیل برای جلوگیری از سانحه هوایی دو راه اصلی وجود دارد، اولین راه حل مشکل کوههای ایران است که دولت می تواند آن کوهستانها را از بین ببرد، اما یکی از راههای راحت تر، انتقال شهرهای بزرگ ایران به مناطق غیرکوهستانی است که در این حالت هیچ کوهی در هنگام اوج گرفتن و فرود هواپیماها در مسیر پرواز نیست و هواپیما با کوه برخورد نمی کند و سالم به مقصد می رسد. البته یکی دیگر از راههای حل مشکل کوههای ایران تغییر نقشه جغرافیایی ایران است، که با همین شیوه ای که دولت دهم حرکت می کند، احتمالا تا یکی دو سال دیگر، اگر دولت یازدهم سر کار نیاید احتمالا این نقشه تغییر می کند و از آن پس به دلایل غیرکوهستانی هواپیماها سقوط می کند.

پنجم، آزادی زیدآبادی از زندان اوین: یکی از دلایلی که هواپیما سقوط می کند، این است که هواپیما با رادار حرکت می کند، و وقتی با رادار حرکت می کند، نباید روی رادار پارازیت بیاندازند، و برای اینکه روی رادار پارازیت نیاندازند، روی تلویزیون های ماهواره ای هم پارازیت نمی اندازند، و وقتی روی تلویزیون های ماهواره ای پارازیت نمی اندازند، که این تلویزیون ها خبر سیاسی علیه دولت ندهند، و وقتی این تلویزیون ها خبر سیاسی علیه دولت منتشر نمی کنند که مملکت از نظر سیاسی شلوغ نباشد و وقتی مملکت از نظر سیاسی شلوغ باشد، اولین کسی که می اندازند زندان احمد زیدآبادی است، فرقی نمی کند که جنبش مطبوعات اتفاق بیافتد یا جنبش سبز یا ملی مذهبی ها با هم حرف بزنند، در هر حال زیدآبادی می رود زندان. به همین دلیل وقتی او آزاد شد، احتمالا هواپیماها هم کمتر سقوط می کنند.

ششم، توسعه دموکراسی در روسیه: اما مهم ترین راه برای سقوط نکردن هواپیماها، توسعه دموکراسی در روسیه است. اگر دموکراسی در روسیه توسعه پیدا کند، طبیعتا دارودسته پوتین از سرکار می روند کنار و گروهی سرکار می آیند که طرفدار توسعه دموکراسی هستند. و وقتی روسیه دموکرات بشود، ایران رابطه اش را با روسیه قطع می کند و به جای روابط اقتصادی با روسیه، رابطه اش با ونزوئلا و کومور را توسعه می دهد. ونزوئلا و کومور هم که تولید هواپیما نمی کنند، در نتیجه ایران مجبور می شود به جای استفاده از هواپیمای روسی یا از فرانسه هواپیما بخرد یا از آمریکا، و همین موضوع باعث می شود که هواپیماها سقوط نکنند. به همین دلیل به نظرم ما به جای اینکه به راههایی مانند افزایش امنیت پرواز فکر کنیم، باید به توسعه دموکراسی در روسیه فکر کنیم.

هفتم، افزایش فرار مغزها: یکی از راههای مهم کاهش سوانح هوایی، افزایش فرار مغزهاست. چون وقتی مغزها فرار کنند، به جای اینکه به دانشگاه مشهد و شیراز و اصفهان بروند، به دانشگاه کمبریج و هاروارد و آکسفورد می روند و وقتی به آنجا بروند، خانواده شان هم برای دیدن آنها به آمریکا و انگلیس می روند، و برای اینکه دانشجویان و خانواده ها که گروه بزرگی از مسافران هستند، به مقصد برسند، یا با هواپیمای غیر روسی ایرانی پرواز می کنند، یا با هواپیماهای اروپایی و آمریکایی آژانس های هوایی غیر ایرانی، و در هر دوحال هواپیمای آنها سقوط نخواهد کرد.

هشتم، دزدیده شدن هواپیما: یکی از راههای بسیار مهم برای جلوگیری از سقوط هواپیما، دزدیدن آن است. مثلا فرض کنید که در یک هواپیما نشستید و دارید از مشهد به تهران می روید، یک دفعه یادتان می آید که هواپیمای تان توپولوف یا یک » اف» کوفتی دیگر است. شما می توانید هواپیما را بدزدید و خلبان را مجبور کنید در کویر یا در دریا یا در جنگل یا در کابل یا هر جای دیگری غیر از تهران به زمین بنشیند، مطمئن باشید که خلبانان ایرانی آنقدر ماهر هستند که هواپیما را در هر جایی غیر از فرودگاه می توانند سالم به زمین بنشانند، فقط شرط اش این است که خلبان از رادار استفاده نکند و در فرودگاه ننشیند، البته توضیح بدهم که قصد من از این کار نه تنها کمک به هواپیماربایی که کاری خطرناک است، نیست، بلکه درست برعکس، قصد من این است که هواپیما بدون خطر به زمین بنشیند. حتی برای این کار خود شرکت های هواپیمایی مثل آسمان یا ایران ایر خودشان می توانند به جای گارد پرواز، یک گروه هواپیماربای ناشناس را در هواپیما بگذارند، تا در صورت احساس خطر، هواپیمای خودشان را بدزدند و مانع سقوط آن بشوند.

نهم، مسافرت احمدی نژاد به خارج: مهم ترین راه برای جلوگیری از سقوط هواپیما، سفر احمدی نژاد به خارج از ایران است. چون وقتی احمدی نژاد به خارج سفر می کند، طبیعتا همه ماهواره ها تصویر او را پخش می کنند، فرقی نمی کند که به او فحش بدهند یا از او تعریف کنند، و فرقی نمی کند که کسی از او استقبال کند، یا توی سرش بزنند، در هر حال دولت دوست دارد تصاویر او در ایران دیده شود، به همین دلیل کسی روی ماهواره ها و در نتیجه روی رادار هواپیماها پارازیت نمی اندازد و شما می توانید با اطمینان سفر هوایی کنید.

نیک آهنگ کوثر و هلو

روایت سایت رسمی هاشمی رفسنجانی از سخنان او در مجمع تشخیص مصلحت

در حالی که رسانه های نزدیک به اقتدارگرایان حاکم اظهارات روز شنبه خبر دادند که آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی روز شنبه در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام « پایبندی به دستورات آیت الله خامنه ای از سوی همه جناح های سیاسی را راهگشای وضع موجود» اعلام کرده، سایت رسمی هاشمی رفسنجانی با انتشار متن اظهارات وی تاکید کرد که وی « پایبندی به رهنمودهای رهبری انقلاب در مورد بازداشتهای حوادث اخیر و احقاق حقوق افرادی که حقشان ضایع شده و برخورد با متخلفان را راهگشای مسائل موجود دانسته است.»

متن گزارش سایت رسمی آیت الله هاشمی رفسنجانی از سخنان روز شنبه 31 مرداد او در مجمع تشخیص مصلحت نظام چنین است:

«رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حضور اکثریت اعضا مجددا راه عبور از مشکلات فعلی را تغییر جهت از «هیجان مداری» به » سمت و سوی» عقلانیت برشمرد و تاکید کرد : صاحبان رسانه ها و تریبونهای مختلف عملا پایبندی خود را به «دیدگاه وحدت محور رهبری» اثبات نمایند

مجمع تشخیص مصلحت نظام روز شنبه با حضور اکثریت اعضا تشکیل جلسه داد و در ابتدای این جلسه آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی با تبریک حلول ماه مبارک رمضان ماه ضیافت الهی و خودسازی معنوی و اصالح جامعه ابراز امیدواری کرد در پرتو معنویت این ماه الهی، بهرهبرداری کامل و مناسب برای حفظ و تقویت انسجام، وحدت و وفاق جامعه انجام شود.

وی اتحاد و همدلی بیشتر میان مسئولان و مردم را لازمه عبور کشور از مسائل داخلی و مقابله با مشکلات و اوضاع خارجی دانست و تاکید کرد: اقدام با تدبیر، اصولی و به شکل صحیح تحقق این مهم را دستیافتنی و عملی خواهد کرد.

هاشمی رفسنجانی رعایت دستورات و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب،ایجاد شرایط مناسب برای عمل و پایبندی فراجناحی به قانون اساسی و قوانین موضوعه توسط همه و ضدارزش تلقی شدن تخلف از قانون و برخورد با قانونشکنان از هر طرف، جایگزین کردن فضای عقلایی به جای فضای هیجانی و احساسی و ایجاد فضای نقادی آزاد و استدلال و پاسخگویی مناسب و قانونی به نقدهای منصفانه را از ضروریتهای شرایط کنونی دانست و افزود: در صورت تحقق این موارد، توجه به اطلاعرسانیهای رسانههای خارجی که عمدتا با اغراض و اهداف استعماری آلوده است کم و توجه به منابع خبری داخلی افزایش خواهد یافت و تعارضات از سطح جامعه و جناحها به رسانهها و منابع خبری داخلی منتقل خواهد شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش پایانی سخنان خود، پایبندی به رهنمودهای رهبری معظم انقلاب در مورد بازداشتهای حوادث اخیر و احقاق حقوق افرادی که حقشان ضایع شده و برخورد با متخلفان را راهگشای مسائل موجود دانست و گفت: باید هر کس در هر مقامی خود را ملزم به رعایت آنها بداند و صاحبان تریبون و صاحب نفوذان و رسانهها از دامن زدن به تفرقه و تیترسازیهای جنجالساز خودداری و در جهت ایجاد وحدت و وفاق جامعه راه را باز کنند.

وی ابراز امیدواری کرد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور شخصیتهای نخبه و فراجناحی بتواند در تحقق این مهم پیشقدم باشد.»

منبع: شبکه جنبش راه سبز(جرس)

دبیر اجرایی مجمع روحانیون خواهان آزادی فوری زندایان سیاسی شد

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز نست به تداوم فضای امنیتی در کشور و جدایی میان مردم و حکومت هشدار داد و گفت «پسنديده نيست كه كشور به سوي امنيتي شدن فضا، بدبيني و جدايي ميان مردم و حكومت برود.»

مجید انصاری همچنین خطاب تاکید کرد که«بايد زندانيان سياسي و بخصوص شخصيتهاي برجسته و خدوم كشور كه مردم و خانوادههاي آنها از آن متاثر هستند آزاد شده و به وعدههاي داده شده توسط آيت الله لاريجاني رئيس جديد قوه قضائيه جامه عمل پوشيده شود.»

مجيد انصاري با اشاره به سخنان روز گذشته آيتالله هاشمي رفسنجاني در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام ،به خبرگزاری ایلنا گفت که«صحبت هاي روز گذشته ايشان مانند خطبههاي نماز جمعه، از جايگاه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كاملا خيرخواهانه در جهت حل مشكلات كشور و در راستاي مصالح كلي نظام جمهوري اسلامي بود.»

وي اظهار اميدواري كرد كه به رهنمودهاي هاشمي رفسنجاني عمل شود و اين سخنان آغازي براي پايان دادن به مشكلات پس از انتخابات رياست جمهوري باشد و مسئولان امر با اجراي پيشنهادات ايشان زمينه را براي اين مساله آماده كنند.

انصاری که عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام نیز هست در مورد به اينكه چرا تاكنون به پيشنهادات آيتالله هاشمي رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعه توجهاي نشده ،گفت که« دليل اين موضوع را نميدانم، ولي در هر صورت روند حل مشكلات موجود بايد آغاز شود كه اجرايي شدن راهكارهاي هاشمي رفسنجاني ميتواند آغاز آن باشد.»

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز با بيان اينكه فضاي امنيتي موجود زيبندهجمهوري اسلامي نيست،افزود« از هنگام تاسيس نظام جمهوري اسلامي رابطه مردم و حكومت بر پايه اعتماد متقابل و فراتر از سيستم قانوني بوده و عشق و علاقهاي بر آن حكمفرما بوده است و لذا پسنديده نيست كه كشور بسوي امنيتي شدن فضا، جدايي ميان مردم و بخشي از حكومت و بدبيني برود.»

مجید انصاری تاكيد كرد: اگر هرچه زودتر فضاي فعلي كشور از بين برود و اعتماد مردم نسبت به امور بازسازي شود، به نفع كشور و نظام خواهد بود.

منبع: شبکه جنبش راه سبز(جرس)

دستور رییس مجلس برای دریافت مستندات کروبی : نمایندگان به دیدار کروبی می روند!

علی لاریجانی رییس مجلس دستور داد تا کمیته پیگری حوادث اخیر درمجلس به دیدار کروبی بروند و مستندات وی را در تایید آنچه که در کهریزک روی داده است دریافت کنند . این تصمیم لاریجانی چند روز پس از آن اتخاذ شد که مهدی کروبی در نامهای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی از او خواست تا جلسهای با حضور سران سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری و دادستان کل کشورتشکیل دهد تا وی مستندات خود را مورد شکنجه و آزار جنسی بازداشت شدگان را ارائه دهد. قبل از این نامه نیز کمیته پیگیری بازداشت شدگان طی نامه ای به کروبی اعلام کرده بود که یک هفته فرصت دارد تا مستندات خود را به این کمیته ارائه کند . به دنبال این درخواست ها دیروز کاظم جلالی سخنگوی کمیته ویژه مجلس از دستور رییس مجلس برای دریافت مستندات کروبی خبر داد .
كاظم جلالي سخنگوي كميته ويژه مجلس با حضور در جمع خبرنگاران پارلماني در واكنش به نامه اخير كروبي به هاشميرفسنجاني اظهار داشت: آقاي كروبي ميتوانند مستندات خود را به كميته ويژه مجلس ارائه دهند البته انتظار داشتيم كه ايشان تاكنون اين موارد را به ما ارائه داده باشد.
وي همچنين از درخواست برخي اعضاي كميته ويژه مجلس از لاريجاني خبر داد كه براساس آن رئيس مجلس از اين نمايندگان خواسته است تا طي ملاقاتي با مهدي كروبي، مستندات نامه اخير وي را دريافت كنند.
جلالي از فعاليت دو كميته حقيقتياب و ويژه مجلس ياد كرد و گفت: اميدواريم هرچه سريعتر گزارش كميته حقيقتياب در مورد حادثه كوي دانشگاه ارائه شود، گزارش كميته ويژه در مورد وضعيت بازداشتشدگان اخير نيز به زودي تقديم رئيس مجلس خواهد شد.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس همچنين در پاسخ به سوالي كه به لزوم برخورد با متخلفان بازداشتگاه غيراستاندارد كهريزك اشاره داشت گفت: كميتهاي فرا قوهاي در دبيرخانه شوراي امنيت تشكيل شده كه تعدادي از نمايندگان مجلس عضو آن هستند و مسائل را در آنجا پيگيري ميكنند.
جلالي ابراز اميدواري كرد كه مقصران اصلي حوادث اخير شناسايي شده و با آنها برخورد شود.
اين نماينده مجلس تاكيد كرد:معتقديم كه در اين راستا نبايد تنها به ردههاي پايين توجه كرد و بايد با عاملان و مقصران اصلي در بازداشتگاهها در هر ردهاي كه هستند برخورد شود.
وي همچنين در پاسخ به اينكه چرا دادگاه متخلفان كهريزك همانند دادگاه متهمان اخير علني برگزار نميشود گفت: اين مسئله بستگي به نظر دستگاه قضايي دارد اما مهمترين كاري كه بايد انجام شود حفظ ساحت جمهوري اسلامي ايران است.
وي همچنين در پاسخ به سوالي كه به شكنجه برخي بازداشتشدگان اخير در بازداشتگاه كهريزك اشاره داشت گفت: براساس بررسيهاي ما بازداشتگاه كهريزك، بازداشتگاه خاصي براي نگهداري اراذل اوباش خطرناك بود و حقيقتا جايگاه بازداشتشدگان اخير، چنين بازداشتگاهي نبوده است و حوادث به وجود آمده در كهريزك به هيچوجه قابل دفاع نيست و همه به ويژه مقام معظم رهبري در برخورد با متخلفان آن تاكيد داشته و دستورات لازم را داده است. نماينده شاهرود در پاسخ به سوالي كه ميپرسيد آيا بازداشتگاه پاسارگاد زير نظر سپاه است و نمايندگان امكان بازديد از آن را دارند يا نه گفت: بنده هيچ اطلاعي در مورد بازداشتگاه پاسارگاد ندارم اما اگر اين بازداشتگاه زيرمجموعه سپاه باشد، منعي براي بازديد نمايندگان از آن وجود ندارد كما اينكه بازداشتگاههايي كه تاكنون از آنها بازديد كردهايم، زير نظر دستگاههاي مختلف بوده است.

بیانیه حزب مشارکت: زنان بازداشت شده را به اعترافات ساختگی در خصوص مسائل اخلاقی مجبور می‌کنند

بیانیه حزب مشارکت: زنان بازداشت شده را به اعترافات ساختگی در خصوص مسائل اخلاقی مجبور می‌کنند
جبهه مشارکت با صدور بیانیه‌ای، ضمن اشاره به مفتضح شدن کودتاچیان و افشای جنایات بی‌سابقه آنها در حق جوانان این مرز و بوم و تاکید بر عقیم ماندن پروژه اعتراف‌گیری، از رفتارهای «شنیع و ضدشرعی و ضد قانونی و ضداخلاقی» عوامل کودتا در تجاوز به حریم خصوصی و خانوادگی اسرای در اختیارشان پرده برداشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نوروز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

به دنبال مفتضح شدن کودتاچیان و افشای جنایات بی سابقه آنها در حق جوانان این مرز و بوم و عقیم ماندن پروژه اعترافگیری، عوامل عصبانی و خشمگین این پروژه شکست خورده آخرین تلاشهای خود را به کار می بندند تا بلکه بتوانند در چند روز باقیمانده عمرشان، مانع افشای همه نقشههای خود شوند.

همانگونه که از قبل هم مشخص بود عوامل کودتا هیچگونه سند و مدرکی از دخالت اصلاحطلبان و مخصوصاً زندانیان سیاسی در جریان حوادث اخیر نداشته و ندارند. اقدام اول آنها در تهیه اقرار و اعتراف از طریق فشارهای سنگین جسمی و روحی بر زندانیان با شکست کامل روبرو شد و جریان به اصطلاح دادگاههای برگزارشده نشان داد که این جماعت برای فرار از شکست محتوم، حاضر به قربانی کردن همه آبروی نظام و بی حیثیت کردن دستگاه قضائی کشور هستند.

اینک به نظر میرسد در ادامه راه، این گروه قلیل، با تمرکز بر دو شیوه «تفتیش عقاید» و «اجبار بازداشتشدگان بخصوص زنان پاکدامن و نستوه اسیر، به اعترافات ساختگی درخصوص مسائل اخلاقی» باب جدیدی را در روند نجات کودتا آغاز کرده اند.
آنها تلاش میکنند سران اصلاحطلب دستگیرشده را که در بی خبری محض به سر می برند و همچنان در انفرادی های روحشکن زندانی هستند، در پروسه طولانی تفتیش عقاید از پای درآورند. خبرهای رسیده حاکی است که از مدتها قبل، بازجوئیها نه حول مسائل انتخابات و نه حول حوادث پس از آن و نه حتی حول فعالیتهای سیاسی افراد است، بلکه صرفاً حول مسائل ایدئولوژیک دور میزند و تلاش میشود تا از زبان این اسیران آزاده، کلمه ها یا جمله هایی در تأیید عقاید باطل و ظالمانه فرقه کودتا بدست آورند و آنرا با شاخ و برگ فراوان منتشر کنند. همچنین خبرهای رسیده حاکی است که بخش عمده ای از دستگیری زنان محترم و متعهد سیاسی تنها و تنها بدین منظور انجام شده است تا با فشار طاقت فرسای روحی و جسمی به حریم خصوصی و خانوادگی آنها، آنان را مجبور به اعتراف اخلاقی علیه خود و افراد دیگر کنند.

به راستی اگر کوچکترین سند مستدل و محکمه پسندی در اختیار بازجویان بود آیا به این اقدامات شنیع و ضدشرعی و ضد قانونی و ضداخلاقی دست میزدند؟ آیا جز این است که میخواهند با حربه های اینچنینی اراده پولادین اسیران خود را بشکنند؟ از سوی دیگر با فشار روزافزون افکار عمومی و بعضی نهادهای مسئول کشوری و خالی شدن پشت مجریان این پروژه ها از سوی حامیان بی چون و چرای آنها – به خاطر افشای کم نظیر رفتارهای قانون شکنانه – به نظر میرسد می خواهند هرچه زودتر خود را از شر پرونده زندانیان سیاسی که روز به روز بیشتر مایه رسوایی آنها میشود نجات دهند.

به همین منظور تشکیل دادگاههای آنچنانی را در دستور کار خود قرار دادند تا با مغشوش کردن فضا و مشوش کردن افکار عمومی و مخلوط کردن حق و باطل، این پرونده ها را با کمترین هزینهای ببندند. شنیده میشود قرار است در دادگاههای آینده از قول سعید حجاریان متنی را قرائت کنند و از آنجا که حجاریان نه به لحاظ جسمانی نه به لحاظ روحی و به خصوص با تجویز داروهائی که مشخص نیست چه می باشد قدرت هیچگونه عکس العملی ندارد، منویات خود را به نام او تبلیغ کنند.

از سوی دیگر شنیده میشود قرار است دادگاههای ضربتی چند دقیقه ای برای بعضی از سران اصلاحطلب برگزار شود درحالیکه نه خود این عزیزان و وکلای آنها هیچگونه دسترسی به پرونده نداشته اند و فرصت تهیه هیچ دفاعیه ای برای آنها فراهم نشده است تا در روز دادگاه مانع از دفاع جانانه و رسواکننده آنها شوند؛ و طبق روال قبلی درصورت اعتراض زندانی یا وکیل او بر اساس آنچه خود رأفت اسلامی میخوانند، یک هفته فرصت دهند تا دفاعیات خود را تنها به صورت «مکتوب» ارائه دهند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکوم کردن این اعمال و رفتار که با هیچ منطق شرعی و قانونی سازگاری ندارد از همه مسئولین امر بخصوص رئیس محترم قوه قضائیه، رئیس محترم قوه مقننه، هیأت مخصوص قوه قضائیه برای رسیدگی به امر زندانیان، کمیته ویژه پیگیری مجلس، فراکسیون اقلیت مجلس، و تمامی دلسوزان کشور درخواست میکند با بذل توجه کافی مانع از فرار به جلوی کودتاچیان شوند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و رسیدگی به نحوه بازداشت، بازجوئی، و چگونگی رفتار با این افراد در زمان بازداشت آنها میباشد و بنا بر این اعتقاد است که اگر واقعاً طبق قانون کسی باید محاکمه شود، باید با رعایت همه موازین آئین دادرسی و با دسترسی کامل متهم و وکیل اختیاری او به تمام پرونده و فراهم کردن فرصت کافی برای تهیه دفاعیه از سوی آنها، دادگاه آنها بصورت علنی و در فضای سالم و آرام برگزار گردد و صدا و سیما نیز تمام این محاکمه را برای ملت پخش کند تا نشان دهد که به لحاظ کار حرفهای، حداقل تعهد رادیو تلویزیون ملی ایران در پخش محاکمه خسرو گلسرخی را دارد.

فَسَیعلمُ الذین ظلموا أیّ مُنقلبٍ یَنقلبون

جبهه مشارکت ایران اسلامی

خبرهایی از اوین – سرهنگ فاسد یا نیروی انقلابی

خبرهای رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی است سردار احمدی مقدم با اعمال نفوذ شخصی، از برخورد قضایی با یک سرهنگ فاسد نیروی انتظامی جلوگیری کرده است.

به گزارش موج سبز آزادی، این سرهنگ عالی‌رتبه ناجا که ظاهرا پیش‌تر با همسر یک پزشک رابطه‌ی نامشروع داشته و به همین علت با این پزشک هم درگیری پیدا می‌کند، پس از وقوع ناآرامی‌های پس از انتخابات، با سوء استفاده از این موقعیت به فکر انتقام‌گیری می‌افتد و به بهانه حضور در تجمعات خیابانی، به سراغ آن پزشک می‌رود و او را بازداشت می‌کند و به شدت مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد.

بر اساس این گزارش، این زندانی بی‌گناه در نهایت در زمان بازدید یک مقام قضایی از بازداشتگاه، ماجرا را به اطلاع او می‌رساند و این مقام قضایی نیز فورا دستور آزادی او و پیگیری موضوع را می‌دهد که به بازداشت سرهنگ مذکور منجر می‌شود. اما فردای آن روز، سردار احمدی مقدم به مقام مافوق این قاضی مراجعه می‌کند و به وی می‌گوید: چرا نیروهای انقلابی ما را در این شرایط بحرانی بازداشت می‌کنید؟ و بدین ترتیب سرهنگ فاسد با اعمال نفوذ فرمانده نیروی انتظامی، که ظاهرا قرار است حافظ جان و ناموس ملت باشد، از زندان آزاد می‌شود.

سمیه توحیدلو آزاد شد، آزادی قریب الوقوع امرآبادی و نیری

سمیه توحیدلو، وبلاگ‌نویس و فعال سیاسی جامعه مجازی بعد از ۷۱ روز بازداشت غیرقانونی، ساعتی پیش از زندان اوین آزاد شد.

گفته شده است امرآبادی و نیری نیز به زودی آزاد خواهند شد.